جدول جو
جدول جو

معنی میانکاله - جستجوی لغت در جدول جو

میانکاله
خلیج و شبه جزیره ی میانکاله بر مدار ۳۶ درجه و ۴۹ دقیقه تا
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درون، میان: پس میانگاه آن گوشت شکافته شود و جای ناف پدید آید، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، بر سر آن دکه سایه ها ساخته و در میان گاه آن گنبدی عظیم برآورده، (فارسنامۀ ابن بلخی ص 138)، قلب، قلب لشکر، مرکز لشکر، قلب سپاه، (یادداشت لغت نامه) :
میانگاه لشکرش را همچنین
سپاهی بیاراست خوب و گزین،
دقیقی
لغت نامه دهخدا
(لَ)
نام شبه جزیره ای است در شمال خلیج گرگان و طول آن در حدود 60 و عرض آن 1/5 تا 6 هزار گز است اراضی شبه جزیره بوته زار بلند و مرتع گاوداران تراکمه محسوب و زراعت صیفی نیز در آن معمول است. در انتهای خاوری شبه جزیره مقابل بندر شاه آبادی آشورآده واقع شده که شعبه مهم شیلات مجهز به تمام وسایل در آن واقع است. در قسمتهای دیگر شبه جزیره نیز شعبه های شیلات در آشور بزرگ و میان قلعه و جز آن وجود دارد که ماهیهای خود را با اتومبیل به آشور کوچک می فرستند. بر اثر عقب نشینی آب دریا بتدریج بر عرض شبه جزیره افزوده می شود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد، واقع در جنوب باختری شهرکرد با هوای کوهستانی و کوههای بلند و رودخانه های پرآب، محصول عمده آن غلات و برنج و میوه و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی است، این دهستان از 13 آبادی با 4077 تن جمعیت تشکیل شده است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
دهی از دهستان فشگلدرۀ آبیک شهرستان قزوین، واقع در 9هزارگزی باختری آبیک با 146 تن سکنه، آب آن از رود خانه زیاران و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش خمام شهرستان رشت، واقع در 8هزارگزی جنوب باختری خمام با 230 تن سکنه. آب آن ازرود خانه سفیدرود و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از میانگاه
تصویر میانگاه
وسط. یا میانگاه طول. (هیئت) قبه الارض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانگاه
تصویر میانگاه
مرکز
فرهنگ واژه فارسی سره
ا توابع قره طغان شهرستان بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع شبه جزیره ی میان کاله
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی محلی
فرهنگ گویش مازندرانی
خشکی بین دریای خزر و خلیج گرگان، شبه جزیره ی میان کاله
فرهنگ گویش مازندرانی