جدول جو
جدول جو

معنی مکرگر - جستجوی لغت در جدول جو

مکرگر
(مَ گَ)
حیله گر. مکار: دوراندیش، کاهل، دروغزن، مکرگر... (التفهیم ص 325)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکرگر
تصویر شکرگر
قناد، شیرینی ساز، شکرساز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
تکرار شده، دوباره انجام شده، بازگوشده
فرهنگ فارسی عمید
(کَ گَ)
کرکر. نام حضرت احدیت جل جلاله و معنی ترکیبی آن خداوند توانائی وقدرت است. (از یادداشت مؤلف). رجوع به کرکر شود
لغت نامه دهخدا
(شَ کَ گَ)
شیرینی ساز و قناد. (ناظم الاطباء). حلوایی. (آنندراج) :
اینت افیونگر است و آنت شکرگر
هر دو به خاک اندرون برابر و مقرون.
ناصرخسرو.
خلق تو گل فروش و زبانت شکرگر است.
سیدحسن غزنوی (از آنندراج).
و رجوع به شکرساز و شکرریز شود
لغت نامه دهخدا
(کَ مَ گَ)
آنکه کمر سازد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه از چرم و جز آن کمربند سازد و فروشد. و رجوع به کمرساز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مکر گر
تصویر مکر گر
فریبگر بسیار حیله کننده مکار: (ثور. دور اندیش کاهل دروغ زن مکر گر) (التفهیم. 325)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
بار بار کرده شده، دوباره، باز از نو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
((مُ کَ رَّ))
تکرار شده، به دفعات، بارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
پیاپی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
متكرّرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
Frequent, Recurrent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
fréquent, récurrent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
頻繁な , 再発する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
بار بار , مکرر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
תדיר , חזרתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
mara kwa mara, inayojirudia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
บ่อย , ซ้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
빈번한 , 반복적인
دیکشنری فارسی به کره ای
مکرّر
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
频繁的 , 反复的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequente, ricorrente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
sık, tekrarlayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
sering, berulang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
বারবার , পুনরাবৃত্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
बार-बार , आवर्ती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
häufig, wiederkehrend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequent, terugkerend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частий , повторюваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частый , повторяющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
częsty, powtarzający się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequente, recorrente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frecuente, recurrente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی