جدول جو
جدول جو

معنی مکرنه - جستجوی لغت در جدول جو

مکرنه
شنگ، گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های باریک خوراکی، اسفلنج، اسپلنج، ریش بز، لحیة التیس، مارنه، سنسفیل، دم اسب
تصویری از مکرنه
تصویر مکرنه
فرهنگ فارسی عمید
مکرنه(مَ رَ نَ)
گیاهی است که آن را به عربی لحیهالتیس خوانند. (برهان) (آنندراج). شنگ و لحیهالتیس. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مکرنه
یکی از گونه های شنگ که آنرا بعربی لحیه التیس گویند توضیح لحیه التیس در بعضی ماخذ نیز مرادف اسپیره آمده است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکرمه
تصویر مکرمه
(دخترانه)
مؤنث مکرم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مکرمه
تصویر مکرمه
مؤنث واژۀ مکرم، عزیز، گرامی، بزرگ داشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارنه
تصویر مارنه
شنگ، گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های باریک خوراکی، اسفلنج، اسپلنج، ریش بز، لحیة التیس، مکرنه، سنسفیل، دم اسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
عملی که ترک آن پسندیده است و ارتکاب آن عقاب و کیفر ندارد، ناپسند، ناپسندیده، ناروا، زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکینه
تصویر مکینه
آلت مکیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چکرنه
تصویر چکرنه
کاروانک جفتک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مارنه
تصویر مارنه
اسپیره، گونه ای شنگ که آنرا شنگ چمنی گویند
فرهنگ لغت هوشیار
مکینت در فارسی: پایگاه، گرانسنگی آهستگی در فارسی خوزی بر گرفته از مکنه تازی لاتینی تازی گشته دستگاه چرخین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکونه
تصویر مکونه
مکونه در فارسی مونث مکون: تاشیت باشیده مونث مکون، جمع مکونات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
ناپسندیده و ناخوش، دارای کراهت
فرهنگ لغت هوشیار
مکرمت در فارسی: جوانمردی بزرگواری مکرمه در فارسی مونث مکرم: گرامی مکرمت، جمع مکارم.} بوقت مکرمه بحر کفش چو موج زدی حباب دار بدی هفت گنبد خضرا) (خاقانی. عبد. 10) توضیح مصراع اول در دیوان خاقانی مصحح دکتر سجادی چنین مذکور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرعه
تصویر مکرعه
مشک آب مشک آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکانه
تصویر مکانه
مکانت در فارسی: جای جایگاه، خهر گاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرعه
تصویر مکرعه
((مَ رَ عَ یا ع))
مشک آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
((مَ))
ناپسند، زشت، یکی از احکام خمسه تکلیفی است و آن امری است که ترکش راجح و فعلش مرجوح است مانند نماز در حمام و خریدن گوشت حیواناتی که عادتاً نمی خورند، چون اسب و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چکرنه
تصویر چکرنه
((چَ کَ نَ))
چگرنه. جگرنه. جکرنه، کاروانک، جفتک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکینه
تصویر مکینه
((مَ نَ یا نِ))
آلت مکیدن، محجمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکینه
تصویر مکینه
((مَ نِ))
نرمی، آهستگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرمه
تصویر مکرمه
گرامی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
ناپسند، زشت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
Despised
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
méprisé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
desprezado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
verachtet
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
pogardzany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
презираемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
зневажений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
veracht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
despreciado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
disprezzato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
तिरष्कृत
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مکروه
تصویر مکروه
dihina
دیکشنری فارسی به اندونزیایی