جدول جو
جدول جو

معنی مکرص - جستجوی لغت در جدول جو

مکرص(مِ رَ)
شیر دوشۀ چرمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گویند مشکی که در آن شیر دوشند. (از اقرب الموارد) ، آوندی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). یک نوع آوندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مکرم
تصویر مکرم
عزیز، گرامی، بزرگ داشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکره
تصویر مکره
ویژگی کسی که کراهتاً به کاری می پردازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
تکرار شده، دوباره انجام شده، بازگوشده
فرهنگ فارسی عمید
آزار اندازنده در حرص انداخته شده جمع جمع محرصین. در حرص در اندازنده جمع محرصین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکره
تصویر مکره
بیزار نا خوش دارنده اکراه نماینده ناخوش دارنده: (مکره بگه بخل تو باشی و نه مطواع مطواع گه جود تو باشی و نه مکره) (منوچهری د. 90)
فرهنگ لغت هوشیار
گرامی کرده شده و بزرگ داشته شده، گرامی، احترام کرده و عزیز داشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرع
تصویر مکرع
آبشخور ستوران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
بار بار کرده شده، دوباره، باز از نو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرب
تصویر مکرب
شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکرم
تصویر مکرم
((مُ رَ))
اکرام شده، بزرگ داشته، احترام کرده، احسان کرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
((مُ کَ رَّ))
تکرار شده، به دفعات، بارها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرم
تصویر مکرم
((مُ کَ رَّ))
بزرگ داشته شده، عزیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرم
تصویر مکرم
((مُ رِ))
اکرام کننده، احترام کننده، احسان کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکره
تصویر مکره
((مُ رِ))
اکراه نماینده، ناخوش دارنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
پیاپی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
Frequent, Recurrent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
fréquent, récurrent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
বারবার , পুনরাবৃত্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
תדיר , חזרתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
頻繁な , 再発する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
频繁的 , 反复的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
빈번한 , 반복적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
sık, tekrarlayan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
sering, berulang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequente, recorrente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
बार-बार , आवर्ती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequente, ricorrente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frecuente, recurrente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
häufig, wiederkehrend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
frequent, terugkerend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частий , повторюваний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
частый , повторяющийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
częsty, powtarzający się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مکرر
تصویر مکرر
mara kwa mara, inayojirudia
دیکشنری فارسی به سواحیلی