- مژ
- مهمل کژ: کژ و مژ. بخاری است تیره نزدیک به زمین میغ
معنی مژ - جستجوی لغت در جدول جو
- مژ ((مُ))
- بخاری است تیره نزدیک به زمین، میغ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مو های پلک چشم، مژه ها
خبر خوش، نوید، مژدگانی
مژده دادن: خبر خوش دادن، بشارت دادن
مژده رساندن: خبر خوش رساندن
مژده دادن: خبر خوش دادن، بشارت دادن
مژده رساندن: خبر خوش رساندن
خبر خوش دادن، بشارت دادن
رسانندۀ خبر خوش، پیک و قاصد خوش خبر
موی پلک چشم، مژگان
مرجمک عدس: عدس نرسنگ گونه ای علف خاردار که در قدیم جهت سوخت حمامها بکار میرفته است و بعربی آنرا شرس خوانند
ناخوشی زشتی
مگس بزرگ سبز رنگ خرمگس کونکاون
جمع مژه موهای ریزی که در کنار آزاد پلکهای فوقانی وتحتانی چشم میرویند ک مژه ها: تا ندیدم تیر مژگانش ندانستم که هست تیغ عشق و تیر هجرش دردل و جان کارگر. (معزی)
آنکه دارای مژک است. یا مژک داران. رده ایست از جانوران تک سلولی که آب زی هستند و حول غشا محافظ بدن آنها را تعداد زیادی مژکهای لرزان فراگرفته واین مژکها هم وسیله حرکت این رده از حیوانات است و هم وسیله اخذ طعمه آنهامیباشد. غالب مژک داران در آبهای شیرین راکد میزیند. بهترین نمونه این رده استنور و ورتیسل وپارامسی میباشند که در اکثر آبها فراوان هستند انفوزوارها خیسه ها
زواید سیتوپلاسمی که تعداد بسیاری از جانوران یک سلولی حول بدن خود دارند و بوسیله حرکت این مژکها جابجا میشوند و یا طعمه خود را صید میکنند. بعلت وجود همین مژک ها این تک سلولیها را مژکداران مینامند و نمونه آنها جانوری است بنام پارامسی، زواید سیتوپلاسمی که در سطح خارجی سلولهای پوششی استوانه یی شکل قصبه الریه موجود است و عمل آنها راندن ذرات خارجی و اخلاط بخارج است
مژده رساندن
خبر خوش رسیدن بشارت رسیدن
بشارت دهنده بشیر، پیک قاصد
بشارت دهنده بشیر
بشارت دادن خبر خوش دادن
بشارت، خبر خوش، خوشحالی و شادی
خبر خوش و نوید و بشارت
خبر خوش، نوید و مژده، بشارت
مزد: و همچنین است حکم در طعامها و حبوب با کی نبود شرابها که مباح بود کردنش وبدان مژد فرا گرفتن
((مُ ژَ))
فرهنگ فارسی معین
زواید سیتوپلاسمی که تعداد بسیاری از جانوران یک سلولی حول بدن خود دارند و به وسیله حرکت این مژک ها جابه جا می شوند و یا طعمه خود را صید می کنند
رده ای از تک یاختگان که حرکت آن ها به وسیلۀ اندام هایی به شکل مژه صورت می گیرد
خرمگس، نوعی مگس درشت با خرطومی کوتاه و برجسته که در جاهای مرطوب تخم گذاری می کند
موی پلک چشم
ناخوشی، زشتی
خبر خوش رساندن