- مُرَوِّج
- تبلیغ گر، مروّج، تبلیغ کننده
معنی مُرَوِّج - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رسوب ساز، رسوب دهنده
مسخره باز، جوکر
مجاز، جزء
آلودگی کننده، آلوده، آلاینده، آلوده کننده
گوینده، آموزنده
طنین دار، مرجع
خوش آمد گو، استقبال کردن
اعطا کننده مجوّز، مجوّز دهنده
بازسازی کننده، بازیابی شد
وحشتناک، تکان دهنده، ترسناک
تعلّل کننده، یک معطّل کننده
بازاریاب
تهمت زننده، تحریف شده است
مبدّل، آداپتور
ترساننده، ترسناک
رونویس کننده، وبلاگ نویس
زمزمه کننده، رعد و برق
کر کننده، طنین انداز
وحشت انگیز، تکان دهنده، دلهره آور