معنی مُلَوِّث مُلَوِّث آلودگی کننده، آلوده، آلاینده، آلوده کننده آلودِگی کُنَندِه، آلودِه، آلایَندِه، آلودِه کُنَندِه دیکشنری عربی به فارسی