معنی مُتَطَابِق - جستجوی لغت در جدول جو
مُتَطَابِق
هم خوٰان، یکسان
هَم خوٰان، یِکسان
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مُتَسَابِق
رقیب، مسابقه دهنده
رَقیب، مُسابِقِه دَهَندِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَضَايِق
آزاردهنده، ناراحت کننده، آشفته
آزاردَهَندِه، ناراحَت کُنَندِه، آشُفتِه
دیکشنری عربی به فارسی
مُتَتَابِع
پی در پی، متوالی
پِی دَر پِی، مُتِوالی
دیکشنری عربی به فارسی
مُطَابِق
مطابق، یکسان
مُطابِق، یِکسان
دیکشنری عربی به فارسی