- مَخُوف
- ترسناک
معنی مَخُوف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مخوف، بیمناک ها مترسک ها جمع مخوف: اموری که موجب بیم و ترس شود، جایهای ترسناک، مترسهایی که درکشت زارها بر پا کنند
تقلّب شده، نادرست
مفتخر، افتخار
چیده شده، سنگفرش شده
پرّه دار، مطرح شد
ترسناک
پراحساس، پرشور
مهر و موم شده
خراب، ویران شده
موجودی، سهام
خط دار، کلاهبرداری
دسته بندی شده، طبقه بندی شده
معلوم، شناخته شده است، مشهور، شناخته شده، معتبر، معروف
آشکار، باز کردن
مقصّر، سرزنش کردن
بیش از حد برآشفته، مضطرب
با نگرانی، به شکلی ترسناک