- موکد
تاکید شده، محکم و استوار
معنی موکد - جستجوی لغت در جدول جو
- موکد
تاکید شده، استوار کرده شده
- موکد
اکید، تاکیدشده، شدید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که کاری به او سپرده شده، کسی که عهده دار امری باشد، گماشته شده بر امری
درختچه ای همیشه سبز با گل های سفید و میوای اسانس دار و گوشتی که مصرف دارویی دارد،، آس، آسمار، مرسین
مورد اسپرم: در علم زیست شناسی نوعی مورد با برگ های پهن و زرد
مورد اسپرم: در علم زیست شناسی نوعی مورد با برگ های پهن و زرد
گروه سواران یا پیادگان، عده ای سوار یا پیاده که در التزام رکاب پادشاه باشند
(کَ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
به معنی مطلق است که در مقابل مضاف باشد و از لغات دساتیری است. (از آنندراج) (از انجمن آرا) (برهان)
نوعی فرش کرکدار پشمی یا از الیاف پشم گونه که روی زمین قرار میدهند
محل ولادت، محل زادن تولید شده و پرورده و زاییده شده تولید کننده، زاینده
