معنی توکد - فرهنگ فارسی عمید
معنی توکد
- توکد
- تاکد، استوار گشتن چیزی یا امری، محکم شدن، استوار شدن
تصویر توکد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با توکد
توکد
- توکد
- استوار شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). استوار گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). تأکد. (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا