جدول جو
جدول جو

معنی موضوعی - جستجوی لغت در جدول جو

موضوعی
(مَ)
منسوب به موضوع. آنچه به موضوع منسوب و مربوط است.
- ترتیب موضوعی، ترتیبی که اساس آن بر موضوع و محتوای کتابها و نشریات باشد.
- فهرست موضوعی، فهرستی که از روی موضوع کتابها فراهم آمده است
لغت نامه دهخدا
موضوعی
موضوعی در فارسی چیشیک نهاده ای منسوب به موضوع، آنچه که موضوعیت دارد
فرهنگ لغت هوشیار
موضوعی
دست مایه ای
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
فرهنگ واژه فارسی سره
موضوعی
موضوعيٌّ
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به عربی
موضوعی
Subject, Topical
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
موضوعی
subjectif, topique
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
موضوعی
موضوعی، ذهنی، زمینه محور
دیکشنری اردو به فارسی
موضوعی
subjetivo, tópico
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
موضوعی
subjektiv, thematisch
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به آلمانی
موضوعی
subiektywny, tematyczny
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به لهستانی
موضوعی
субъективный , тематический
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به روسی
موضوعی
суб'єктивний , тематичний
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
موضوعی
subjectief, thematisch
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به هلندی
موضوعی
subjetivo, tópico
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
موضوعی
वस्तुनिष्ठ , सामयिक
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به هندی
موضوعی
subyektif, topikal
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
موضوعی
বিষয়ভিত্তিক , বিষয়ের
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به بنگالی
موضوعی
موضوعی , موضوعی
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به اردو
موضوعی
เชิงวัตถุ , เกี่ยวกับหัวข้อ
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به تایلندی
موضوعی
wa kisomi, ya mada
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
موضوعی
主観的な , トピカル
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
موضوعی
soggettivo, tematico
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
موضوعی
סובייקטיבי , נושאי
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به عبری
موضوعی
주관적인 , 주제의
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به کره ای
موضوعی
konulu, konuya özgü
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
موضوعی
主观的 , 主题的
تصویری از موضوعی
تصویر موضوعی
دیکشنری فارسی به چینی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از موضوع
تصویر موضوع
مطلبی که دربارۀ آن بحث می شود، سوژه، گذارده شده، نهاده شده، ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
(مَ عَ)
مؤنث موضوع. (منتهی الارب). ماده شتری که بدون راعی به چراگاه رود و چرا کند و شب به خانه بازآید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح حدیث) حدیثهای ساخته و بربسته، الاحادیث الموضوعه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). احادیث دروغ. (یادداشت مؤلف)
موضوعه. نهاده شده و ساخته شده و وضعشده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
در تازی نیامده گالی: چون دارو های گالی (ادویه موضعی) منسوب به موضع یا ادویه موضعی. داروهایی که اثر مستقیم بر روی موضع آسیب دیده بدن دارند و از خارج بر محل آسیب دیده گذاشته شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موضوع
تصویر موضوع
وضع، موضع نهادن، بنهادن، مطلبی که درباره آن بحث میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موضوعه
تصویر موضوعه
موضوعه در فارسی مونث موضوع نهاده مونث موضوع: (قوانین موضوعه)، جمع موضوعات. یا اصول موضوعه. اصطلاحی است در علوم ریاضی و آن چنانست که قاعده صحیح را فرض کنند و مسایل آن علم را بر قاعده مزبور بنا کنند همچون اصول موضوعه اقلیدس
فرهنگ لغت هوشیار
مبتدا بودن محکوم علیه بودن مخبر عنه بودن، (اصول فقه) موضوعیت در مقابل طریقیت است. شی ممکن است خود موضوع حکم شرعی قرار گیرد. (این حالت موضوعیت است) و ممکن است حکم شرعی بر شی وارد شده باشد نه از نظر شخص آن شی بلکه از نظر اینکه آن شی وسیله و طریق رسیدن بشیئی دیگر است (این حالت طریقیت است) مثلا قطع بر دو قسم است: قطع موضوعی و قطع طریقی. قطع وقتی موضوعیت دارد که موضوع حکم یا جز موضوع حکم شرعی باشد چنانکه} بول قطعی نجس است {یا} خمر معلوم حرام است {در اینجا بول و خمر هنگامی مورد حکم قرار میگیرند که معلوم الحال باشند یعنی قطع داشتن جز موضوع حکم شرعی است. اما قطع طریقی آنست که راهی برای دست یافتن به مقطوع به باشد و خود قطع مورد حکم شرعی نباشد بلکه موضوع حکم خود مقطوع به باشد مثلا اگر کسی قطع پیدا کرد که فلان مایع خمر یا بول است. حکم آنرا باید اجرا کند اگر چه قطع او بر خلاف واقع باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موضوعیه
تصویر موضوعیه
موضوعیه در فارسی برون گرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موضوع
تصویر موضوع
((مُ))
نهاده شده، وضع شده، امر مورد بحث، چیزی که درباره آن بحث کنند، جمع موضوعات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موضوع
تصویر موضوع
باره، پرسمان، زمینه، نهشته، جستار
فرهنگ واژه فارسی سره