مؤنث موضوع. (منتهی الارب). ماده شتری که بدون راعی به چراگاه رود و چرا کند و شب به خانه بازآید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح حدیث) حدیثهای ساخته و بربسته، الاحادیث الموضوعه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). احادیث دروغ. (یادداشت مؤلف) موضوعه. نهاده شده و ساخته شده و وضعشده. (ناظم الاطباء)
مؤنث موضوع. (منتهی الارب). ماده شتری که بدون راعی به چراگاه رود و چرا کند و شب به خانه بازآید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، (اصطلاح حدیث) حدیثهای ساخته و بربسته، الاحادیث الموضوعه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). احادیث دروغ. (یادداشت مؤلف) موضوعه. نهاده شده و ساخته شده و وضعشده. (ناظم الاطباء)
منسوب به موضوع. آنچه به موضوع منسوب و مربوط است. - ترتیب موضوعی، ترتیبی که اساس آن بر موضوع و محتوای کتابها و نشریات باشد. - فهرست موضوعی، فهرستی که از روی موضوع کتابها فراهم آمده است
منسوب به موضوع. آنچه به موضوع منسوب و مربوط است. - ترتیب موضوعی، ترتیبی که اساس آن بر موضوع و محتوای کتابها و نشریات باشد. - فهرست موضوعی، فهرستی که از روی موضوع کتابها فراهم آمده است
موضوعه در فارسی مونث موضوع نهاده مونث موضوع: (قوانین موضوعه)، جمع موضوعات. یا اصول موضوعه. اصطلاحی است در علوم ریاضی و آن چنانست که قاعده صحیح را فرض کنند و مسایل آن علم را بر قاعده مزبور بنا کنند همچون اصول موضوعه اقلیدس
موضوعه در فارسی مونث موضوع نهاده مونث موضوع: (قوانین موضوعه)، جمع موضوعات. یا اصول موضوعه. اصطلاحی است در علوم ریاضی و آن چنانست که قاعده صحیح را فرض کنند و مسایل آن علم را بر قاعده مزبور بنا کنند همچون اصول موضوعه اقلیدس