جدول جو
جدول جو

معنی موسه - جستجوی لغت در جدول جو

موسه
زنبور، حشرۀ کوچکی از راستۀ نازک بالان، چهار بال نازک و نیش زهرآلود
تصویری از موسه
تصویر موسه
فرهنگ فارسی عمید
موسه
زنبور
تصویری از موسه
تصویر موسه
فرهنگ لغت هوشیار
موسه
((س))
زنبور
تصویری از موسه
تصویر موسه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از موسی
تصویر موسی
(پسرانه)
از آب کشیده شده، پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل (ص) ، نام امام هفتم شیعیان امام کاظم (ع)، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مونه
تصویر مونه
ایده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موسم
تصویر موسم
فصل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موسسه
تصویر موسسه
بنیاد، نهاد، سازمان، بنگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موسس
تصویر موسس
بنیانگزار، بنیانگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موزه
تصویر موزه
دیرین کده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از موجه
تصویر موجه
درست انگاشته، پذیرفتنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توسه
تصویر توسه
آلدر گیلانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تماس لبهای کسی بر لب گونه دست و پای دیگری یا چیزی مقدس از روی محبت و احترام بوس قبله ماچ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوسه
تصویر جوسه
کوشک قصر، بالا خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توسه
تصویر توسه
فربه و چاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوسه
تصویر سوسه
نیرنگ و خدشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوسه
تصویر شوسه
راه ساخته و پرداخته، جاده هموار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسی
تصویر موسی
تیغ سرتراشی، استره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جوسه
تصویر جوسه
کوشک، قصر، کاخ، بالاخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موسس
تصویر موسس
تاسیس کننده، بنیان گذار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موسخ
تصویر موسخ
چرکین، ریمناک، چرک آلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوسه
تصویر سوسه
نیرنگ و حقه، خدشه، شائبۀ ریا و نیرنگ و دروغ
بید، حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند، سوس، پیتک، پت، بیب، بیو
سوسه آمدن: دربارۀ کسی یا کاری چیزی گفتن که باعث اشکال و زحمت شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شوسه
تصویر شوسه
ویژگی جادۀ هموار و شن ریزی شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موسسه
تصویر موسسه
تشکیلات یا سازمانی برای انجام کارهای خاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موزه
تصویر موزه
مکانی که آثار هنری، تاریخی و باستانی در آن نگه داری یا به معرض نمایش عمومی گذارده می شود
چکمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوسه
تصویر کوسه
در علم زیست شناسی نوعی ماهی بزرگ با دندان های تیز و آرواره های قوی و بدنی پوشیده از فلس که بسیار سریع و تهاجمی عمل می کند، کوسه ماهی
مردی که فقط چانه اش مو داشته باشد و گونه هایش بی مو باشد، کوسج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توسه
تصویر توسه
توسکا، درختی جنگلی با برگ های پهن و پوست تنۀ خاکستری رنگ که داخل آن سرخ رنگ است و دارای تانن و مادۀ ملونی به رنگ سرخ می باشد و در دباغی و رنگرزی به کار می رود، در جنگل های شمال ایران و جاهای مرطوب می روید، نوعی از آن به صورت درختچه است و در اغلب نواحی شمالی ایران و جاهای مرطوب و کنار رودخانه ها می روید، توسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماسه
تصویر ماسه
شن نرم که درشتی دانه هایش از چند میلی متر بیشتر نباشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موسم
تصویر موسم
وقت و زمان چیزی، هنگام رسیدن چیزی، وقت اجتماع مردم برای حج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غوسه
تصویر غوسه
به گشنی در آمده ماده خواه گربه غوسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوسه
تصویر قوسه
قوس قزح قوس قزح بنگرید به قوس قزح
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که صورتش مو نداشته باشد و یا چند موی تنک باشد که کوسج هم میگویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوسه
تصویر لوسه
تملق چاپلوسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماسه
تصویر ماسه
سنگ ریزه خردتر از شن، شن بسیار ریز ناآمیخته با خاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرسه
تصویر مرسه
پارسی تازی گشته مرس رسن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسی
تصویر موسی
استره تیغ آرایشگر تیغ سلمانی استره
فرهنگ لغت هوشیار