دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 65 هزارگزی شمال سعیدآباد با 100 تن جمعیت، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 65 هزارگزی شمال سعیدآباد با 100 تن جمعیت، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
نام سه تن از امپراتوران روم: 1- گوردی یان نخست که در سال 238 میلادی دو ماه سلطنت کرد. 2- پسرش گوردی یان دوم که در همین سال پادشاهی کرد. 3- گوردی یان سوم (پرهیزگار) که نوۀ گوردی یان اول بوده و از سال 238 تا 244 میلادی پادشاهی کرد
نام سه تن از امپراتوران روم: 1- گوردی یان نخست که در سال 238 میلادی دو ماه سلطنت کرد. 2- پسرش گوردی یان دوم که در همین سال پادشاهی کرد. 3- گوردی یان سوم (پرهیزگار) که نوۀ گوردی یان اول بوده و از سال 238 تا 244 میلادی پادشاهی کرد
به معنی کوردی باشد که جامۀ پشمین است، (برهان) (آنندراج ذیل کوردی)، جامۀ پشمین، کوردی، گوردین، گوردی، (فرهنگ فارسی معین)، جامۀ پشمین درشت، جامۀ نمدین، رشیدی گوردین ضبطکرده، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : کبر کردندی همه بر کتفشان نی کوردین صدر جستندی همه در پایشان نی چاچله، مسعودسعد، حاجت گفتار نیست زآنکه شناسد همه سندس خضر از پلاس، عبقری از کوردین، خاقانی (از فرهنگ رشیدی)، کتان رنگین نیکو سیصد لت، کوردینهای زرین ... سیصد، (تاریخ طبرستان ابن اسفندیار)، انواع طرایف کتانی و پنبه و صوف و کوردینها بر اصناف مختلف ... (تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، از فرهنگ فارسی معین)، ز برف، پشت زمین را حواصل است لباس ز ابر، سفت هوا جامه کوردین دارد، کمال الدین اسماعیل (از آنندراج)، و رجوع به کوردی شود، گلیم و پلاس را نیز گویند، (برهان)، گلیم، (فرهنگ فارسی معین)، گلیم، کسا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
به معنی کوردی باشد که جامۀ پشمین است، (برهان) (آنندراج ذیل کوردی)، جامۀ پشمین، کوردی، گوردین، گوردی، (فرهنگ فارسی معین)، جامۀ پشمین درشت، جامۀ نمدین، رشیدی گوردین ضبطکرده، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : کبر کردندی همه بر کتفشان نی کوردین صدر جستندی همه در پایشان نی چاچله، مسعودسعد، حاجت گفتار نیست زآنکه شناسد همه سندس خضر از پلاس، عبقری از کوردین، خاقانی (از فرهنگ رشیدی)، کتان رنگین نیکو سیصد لت، کوردینهای زرین ... سیصد، (تاریخ طبرستان ابن اسفندیار)، انواع طرایف کتانی و پنبه و صوف و کوردینها بر اصناف مختلف ... (تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، از فرهنگ فارسی معین)، ز برف، پشت زمین را حواصل است لباس ز ابر، سفت هوا جامه کوردین دارد، کمال الدین اسماعیل (از آنندراج)، و رجوع به کوردی شود، گلیم و پلاس را نیز گویند، (برهان)، گلیم، (فرهنگ فارسی معین)، گلیم، کسا، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
گلیم و پلاس، جامۀ پشمین، (برهان)، جامه ای است از پشم تا کمر مانند کپنک، فقرا و درویشان پوشند، (انجمن آرا) (آنندراج)، صحیح کوردین است، رجوع به کوردین شود
گلیم و پلاس، جامۀ پشمین، (برهان)، جامه ای است از پشم تا کمر مانند کپنک، فقرا و درویشان پوشند، (انجمن آرا) (آنندراج)، صحیح کوردین است، رجوع به کوردین شود
یاقوت در وصف آن نویسد: قلعۀ مشهوری است بر قلۀ کوه جزیره مشرف بردنیسر و دارا و نصیبین و پیش آن ربض بزرگی است که در آن بازارها و مدرسه ها و کاروانسرهاست و خانه هایش مانند پلکانهاست که هر خانه مشرف بر خانه زیرین است. (از معجم البلدان). نام شهری است میان سنجار و بغداد و قلعۀ آن شهباد نام دارد و جامه های مرغز ماردینی منسوب بدین شهر است. (از سفرنامۀ ابن بطوطه). این شهر از شهرهای کردستان و در دامنۀ جنوبی قراجه داغ واقع است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : نه ز هند و نه ز روم و نه ز چین نه زشام و نه عراق و ماردین. مولوی. و رجوع به حبیب السیرچ خیام ج 2 صص 491- 550 شود
یاقوت در وصف آن نویسد: قلعۀ مشهوری است بر قلۀ کوه جزیره مشرف بردنیسر و دارا و نصیبین و پیش آن ربض بزرگی است که در آن بازارها و مدرسه ها و کاروانسرهاست و خانه هایش مانند پلکانهاست که هر خانه مشرف بر خانه زیرین است. (از معجم البلدان). نام شهری است میان سنجار و بغداد و قلعۀ آن شهباد نام دارد و جامه های مرغز ماردینی منسوب بدین شهر است. (از سفرنامۀ ابن بطوطه). این شهر از شهرهای کردستان و در دامنۀ جنوبی قراجه داغ واقع است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : نه ز هند و نه ز روم و نه ز چین نه زشام و نه عراق و ماردین. مولوی. و رجوع به حبیب السیرچ خیام ج 2 صص 491- 550 شود
الموحدین. سلسلۀ سلاطینی که در افریقا و اسپانیا سلطنت داشتند. (یادداشت لغت نامه). فرقه ای از مسلمین در شمال افریقا که به عنوان اعتراض بر عقاید مسلمین مشبهی و مجسمی قیام کردند و بر خلاف ایشان به نفی تشبیه و تجسیم در باب ذات باری تعالی عقیده داشتند. پیشوای این فرقه ابوعبدالله محمد بن تومرت بود از قبیلۀ مسموده که مردم را به توحید می خواند و پیروانش او را مهدی منتظر می دانستند. او در سال 522 هجری قمری درگذشت و ریاست فرقۀ او به جانشین و برادرش عبدالمؤمن رسید (سال 524) و او در سال 534 دست به تسخیر ممالک زد. در سال 538 سپاه المرابطین را مغلوب ساخت و بلاد وهران و تلمسان فاس و سبته و سالی را گرفت و در سال 541 مراکش را تسخیر و سلسلۀ امرای مرابطی را برانداخت و در سال 540 با اعزام سپاهی به اسپانیا همه سرزمینهای مسلمان نشین آنجا را گرفت. و در سال 547 سلسلۀ بنی حماد را در الجزایر منقرض کرد و در سال 553 تونس را گرفت و طرابلس را ضمیمۀقلمرو خود ساخت. و بدین ترتیب همه کشورهای ساحلی شمال افریقا از مصر تا اقیانوس اطلس را به زیر فرمان و تصرف خود درآورد. جانشینان او لیاقت او را نداشتندو دولت اسپانیا در سال 632 هجری قمری آنها را شکست داد و بعد مسلمین را از همه شبه جزیره خارج ساخت. و در سال 667 هجری قمری قبیلۀ بنی مرین آنها را در مراکش منقرض کردند و بر شهر مراکش استیلا یافتند. تسلط موحدین بر شمال افریقا و حکومت آنان از سال 524 تا 667 هجری قمری ادامه یافت و جمعاً سیزده تن از این سلسله حکومت راندند. (از ترجمه طبقات سلاطین اسلام صص 39- 41). و نیز رجوع به معجم الانساب و الاسرات زامباور شود
الموحدین. سلسلۀ سلاطینی که در افریقا و اسپانیا سلطنت داشتند. (یادداشت لغت نامه). فرقه ای از مسلمین در شمال افریقا که به عنوان اعتراض بر عقاید مسلمین مشبهی و مجسمی قیام کردند و بر خلاف ایشان به نفی تشبیه و تجسیم در باب ذات باری تعالی عقیده داشتند. پیشوای این فرقه ابوعبدالله محمد بن تومرت بود از قبیلۀ مسموده که مردم را به توحید می خواند و پیروانش او را مهدی منتظر می دانستند. او در سال 522 هجری قمری درگذشت و ریاست فرقۀ او به جانشین و برادرش عبدالمؤمن رسید (سال 524) و او در سال 534 دست به تسخیر ممالک زد. در سال 538 سپاه المرابطین را مغلوب ساخت و بلاد وهران و تلمسان فاس و سبته و سالی را گرفت و در سال 541 مراکش را تسخیر و سلسلۀ امرای مرابطی را برانداخت و در سال 540 با اعزام سپاهی به اسپانیا همه سرزمینهای مسلمان نشین آنجا را گرفت. و در سال 547 سلسلۀ بنی حماد را در الجزایر منقرض کرد و در سال 553 تونس را گرفت و طرابلس را ضمیمۀقلمرو خود ساخت. و بدین ترتیب همه کشورهای ساحلی شمال افریقا از مصر تا اقیانوس اطلس را به زیر فرمان و تصرف خود درآورد. جانشینان او لیاقت او را نداشتندو دولت اسپانیا در سال 632 هجری قمری آنها را شکست داد و بعد مسلمین را از همه شبه جزیره خارج ساخت. و در سال 667 هجری قمری قبیلۀ بنی مرین آنها را در مراکش منقرض کردند و بر شهر مراکش استیلا یافتند. تسلط موحدین بر شمال افریقا و حکومت آنان از سال 524 تا 667 هجری قمری ادامه یافت و جمعاً سیزده تن از این سلسله حکومت راندند. (از ترجمه طبقات سلاطین اسلام صص 39- 41). و نیز رجوع به معجم الانساب و الاسرات زامباور شود
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 41 هزارگزی خاور بیرجند با 2124 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 41 هزارگزی خاور بیرجند با 2124 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان گلاشکرد بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 65 هزارگزی شمال باختری کهنوج با 250 تن سکنه، آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان گلاشکرد بخش کهنوج شهرستان جیرفت واقع در 65 هزارگزی شمال باختری کهنوج با 250 تن سکنه، آب آن از رودخانه و چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
دهی است از دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر، در 11500گزی باختر ورزقان و 3000 گزی شوسۀ تبریز به اهر. دارای 829 تن سکنه است. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود
دهی است از دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر، در 11500گزی باختر ورزقان و 3000 گزی شوسۀ تبریز به اهر. دارای 829 تن سکنه است. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود
مولدون. شاعران پس از مخضرمین و پیش از محدثین. شاعران عرب که در اسلام متولد شدند نه در دورۀ جاهلی و از معاریف آنانند: فرزدق، جریر، اخطل، قطامی، کمیت بن زید الاسدی، مساوربن هند، عدی بن رقاع، کثیر، عزه، عمر بن ابی ربیعه، راعی، ابن مقبل، ابن مفرغ، لیلی الاخیلیه و غیرهم. و تقسیم کنند شعرای عرب را از حیث زمان بدین ترتیب: شعرای جاهلیت، شعرای مخضرمین، شعرای مولدین و شعرای محدثین. جاهلیین شعرای پیش از ظهور اسلام باشند که درک زمان مسلمانی نکرده اند. مخضرمین آنانند که به جاهلیت زاده اند و در دورۀ اسلام درگذشته اند. و مولدین آنانند که در اوایل دورۀ اسلام زاده اند. و محدثین زماناً پس از مولدین باشند. (یادداشت مؤلف)
مولدون. شاعران پس از مخضرمین و پیش از محدثین. شاعران عرب که در اسلام متولد شدند نه در دورۀ جاهلی و از معاریف آنانند: فرزدق، جریر، اخطل، قطامی، کمیت بن زید الاسدی، مساوربن هند، عدی بن رقاع، کثیر، عزه، عمر بن ابی ربیعه، راعی، ابن مقبل، ابن مفرغ، لیلی الاخیلیه و غیرهم. و تقسیم کنند شعرای عرب را از حیث زمان بدین ترتیب: شعرای جاهلیت، شعرای مخضرمین، شعرای مولدین و شعرای محدثین. جاهلیین شعرای پیش از ظهور اسلام باشند که درک زمان مسلمانی نکرده اند. مخضرمین آنانند که به جاهلیت زاده اند و در دورۀ اسلام درگذشته اند. و مولدین آنانند که در اوایل دورۀ اسلام زاده اند. و محدثین زماناً پس از مولدین باشند. (یادداشت مؤلف)
منسوب به مورد، به رنگ مورد، سبز همچون مورد، (از یادداشت مؤلف)، و رجوع به مورد شود: برک را از کلاه موردی همواره سرسبزی است میان بند کتان دارد ز صوف سبزه فیروزی، نظام قاری
منسوب به مورد، به رنگ مورد، سبز همچون مورد، (از یادداشت مؤلف)، و رجوع به مورد شود: برک را از کلاه موردی همواره سرسبزی است میان بند کتان دارد ز صوف سبزه فیروزی، نظام قاری
دهی است جزء دهستان برغان ولیان بخش کرج شهرستان تهران، شمال راه شوسۀ کرج به قزوین. این ده در کوهستان واقع شده با آب و هوای سردسیری و 693 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه ولیان و محصول آن غلات و بنشن و صیفی و انگور و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی کرباسبافی و گیوه چینی. یک باب دبستان دارد و بدانجا امامزاده ای است. راه مالرو و از طریق قلعه چندار می توان ماشین برد. قلعۀ ازنق جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان برغان ولیان بخش کرج شهرستان تهران، شمال راه شوسۀ کرج به قزوین. این ده در کوهستان واقع شده با آب و هوای سردسیری و 693 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه ولیان و محصول آن غلات و بنشن و صیفی و انگور و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری و از صنایع دستی کرباسبافی و گیوه چینی. یک باب دبستان دارد و بدانجا امامزاده ای است. راه مالرو و از طریق قلعه چندار می توان ماشین برد. قلعۀ ازنق جزء این ده می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
در فارسی از مورخین تازی، جمع مورخ، کارنامه نویسان باسیرگان جمع مورخ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند) : (چنانچه تفصیل این حالات در کتب متعدده مرقوم قلم مورخین بلاغت آیین گردیده) (فصلی از جامع مفیدی مقتبس از رساله صنع الله نعمت اللهی. مجموعه در شرح احوال شاه نعمت الله چاپ اوبن 215)
در فارسی از مورخین تازی، جمع مورخ، کارنامه نویسان باسیرگان جمع مورخ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند) : (چنانچه تفصیل این حالات در کتب متعدده مرقوم قلم مورخین بلاغت آیین گردیده) (فصلی از جامع مفیدی مقتبس از رساله صنع الله نعمت اللهی. مجموعه در شرح احوال شاه نعمت الله چاپ اوبن 215)
جمع مولد، زادگان برساختگان تازی پروردان تازی گشتگان نو واژگان، جمع مولد، آپوراکان زایاکان پدیدارندگان یاخته های زایا جمع مولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مولد، زادگان برساختگان تازی پروردان تازی گشتگان نو واژگان، جمع مولد، آپوراکان زایاکان پدیدارندگان یاخته های زایا جمع مولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)