- مودی
- ادا کننده، پرداخت کننده
معنی مودی - جستجوی لغت در جدول جو
- مودی
- پرداخته، چم (مفهوم) درونه پردازنده تادیه شده پرداخته، مفاد مفهوم: بموجب مودای: قل سیرو افی الارض... مراحل تجارت و اکتساب پیموده... تادیه کننده پردازنده: به مودیان اخطار شد هر چه زودتر مالیات معوقه را بپردازند. . ادا کننده و گزارنده و پردازنده حق کسی را، خراج گذار، وام دار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ستونی
راستایی منسوب به عمود مقابل افقی یا ستون عمود. ستونی که از بالا به پایین محسوب شود مقابل ستون افقی
Perpendicular, Vertical
перпендикулярный , вертикальный
senkrecht, vertikal
перпендикулярний , вертикальний
prostopadły, pionowy
perpendicular, vertical
perpendicular, vertical
perpendiculaire, vertical
perpendicolare, verticale
loodrecht, verticaal
लंबवत , ऊर्ध्वाधर
tegak lurus, vertikal
عموديٌّ , رأسيٌّ
ตั้งฉาก , แนวตั้ง
수직 , উল্লম্ব
عمودی , عمودی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
از آب کشیده شده، پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل (ص) ، نام امام هفتم شیعیان امام کاظم (ع)، نام پسر عمران پیامبر بنی اسرائیل که در زمان فرعون به دنیا آمد
گیتایی
بیانگر، پیروز
فرهیخته
مووی (Movie) واژه ای است که صرفا کارکرد اقتصادی فیلم را بیان می کند. درایران اصطلاح ”بفروش“ یا اصطلاح لمپنی ”برفوش“ رایج است. این نوع فیلمها مولفه هایی شناخته شده دارند و با تغییر آدمها و محل وقوع حوادث، یکی بعد از دیگری به نمایش عمومی در می آیند.
زود بودن پیش از وقت مقرر بودن:) اگر تنها بودی کجا رفتی به این زودی (، سرعت شتاب