- مودار
- دارنده مو، آنچه دارای خط باشد، دارای ترک
معنی مودار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دیاگرام، چارت، شاخص، طرح
ظاهر، نمایان، آشکار، مانند، نظیر، نشان، علامت، در ریاضیات خطی که میزان بالا وپایین رفتن تعداد یا مقدار محصولات یا درآمدها و چیزهای دیگر را نشان می دهد. برای ترسیم این خط جدول شطرنج مانندی بر صفحۀ کاغذ رسم و میزان تغییر مقدار را با پایین بردن یا بالا بردن آن خط نشان می دهند
مشهود، نمایان، پدیدار، تابان، ظاهر، آشکار
اندازه
ارفاقی
دارنده بو آنچه که دارای رایحه باشد، سخن کنایه آمیز که دارای معنیی غیر معنی ظاهر باشد
چاودار
رازدار، کسی که افکار خود را پوشیده دارد
اندازه، پاره ای از چیزی، آنچه به وسیلۀ آن قدر و اندازۀ چیزی به دست آید از شماره، پیمانه و جز آن
چیزی که دارای بو باشد، دارندۀ بو
لاشۀ حیوان مرده که ذبح نشده باشد، پلید، کثیف، لاشه، لاش، لش
کسی که راز خود یا دیگری را در دل نگاه دارد و به کسی اظهار نکند، رازدار
افچه هراسه مترسک
لاشه مرده، جسد حیوانی که ذبح نشده و مرده است و در شرع اسلام نجس است وخوردنش جایز نیست، لش، جیفه
اندازه، اندازه چیزی، قدر
هندی استبرک از گیاهان
سخنی که در آن کنایه و منظوری غیر از ظاهر سخن، نهفته باشد
Magnitude
magnitude
wielkość
величина
величина
magnitude
Magnitude
magnitud
magnitude
magnitudine
परिमाण