جدول جو
جدول جو

معنی موحنایی - جستجوی لغت در جدول جو

موحنایی(حَ)
آن که موی سرش به رنگ حنا باشد. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
روشنی، تابناکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، زورمندی، قدرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مومیایی
تصویر مومیایی
ویژگی جسمی که به مومیا آغشته شده، مومیا
فرهنگ فارسی عمید
روشنی مقابل تاریکی، جوهریست که در داروهای چشم بکار میرفت مرقشیشا حجرالنور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، اقتدار قدرت
فرهنگ لغت هوشیار
نام دارویی سیاه مانند قیر که برای شکستگی استفاده میشود، مومیایی جسد را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مو حنایی
تصویر مو حنایی
مو برناکی مو خرمایی آنکه موی سرش برنگ حنایی باشد: (دختری بود مو حنایی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، قدرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
((رُ شَ))
روشنی، مقابل تاریکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مومیایی
تصویر مومیایی
جسدی که برای سالم ماندن آن را بوسیله مواد نگهدارنده مانند موم و مومیا پوشانده اند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
قابلیت، طاقت، قدرت، استعداد، امکان، اختیار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
برق، نور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
Illumination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
Ability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
capacité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
illumination
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
vaardigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
habilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
iluminación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
habilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
illuminazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
abilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
iluminação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
Fähigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
照明
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
能力
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
oświetlenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
zdolność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
освітлення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
здатність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
Beleuchtung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
освещение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
способность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از روشنایی
تصویر روشنایی
verlichting
دیکشنری فارسی به هلندی