جدول جو
جدول جو

معنی موحدین - جستجوی لغت در جدول جو

موحدین(مُ وَحْ حِ)
الموحدین. سلسلۀ سلاطینی که در افریقا و اسپانیا سلطنت داشتند. (یادداشت لغت نامه). فرقه ای از مسلمین در شمال افریقا که به عنوان اعتراض بر عقاید مسلمین مشبهی و مجسمی قیام کردند و بر خلاف ایشان به نفی تشبیه و تجسیم در باب ذات باری تعالی عقیده داشتند. پیشوای این فرقه ابوعبدالله محمد بن تومرت بود از قبیلۀ مسموده که مردم را به توحید می خواند و پیروانش او را مهدی منتظر می دانستند. او در سال 522 هجری قمری درگذشت و ریاست فرقۀ او به جانشین و برادرش عبدالمؤمن رسید (سال 524) و او در سال 534 دست به تسخیر ممالک زد. در سال 538 سپاه المرابطین را مغلوب ساخت و بلاد وهران و تلمسان فاس و سبته و سالی را گرفت و در سال 541 مراکش را تسخیر و سلسلۀ امرای مرابطی را برانداخت و در سال 540 با اعزام سپاهی به اسپانیا همه سرزمینهای مسلمان نشین آنجا را گرفت. و در سال 547 سلسلۀ بنی حماد را در الجزایر منقرض کرد و در سال 553 تونس را گرفت و طرابلس را ضمیمۀقلمرو خود ساخت. و بدین ترتیب همه کشورهای ساحلی شمال افریقا از مصر تا اقیانوس اطلس را به زیر فرمان و تصرف خود درآورد. جانشینان او لیاقت او را نداشتندو دولت اسپانیا در سال 632 هجری قمری آنها را شکست داد و بعد مسلمین را از همه شبه جزیره خارج ساخت. و در سال 667 هجری قمری قبیلۀ بنی مرین آنها را در مراکش منقرض کردند و بر شهر مراکش استیلا یافتند. تسلط موحدین بر شمال افریقا و حکومت آنان از سال 524 تا 667 هجری قمری ادامه یافت و جمعاً سیزده تن از این سلسله حکومت راندند. (از ترجمه طبقات سلاطین اسلام صص 39- 41). و نیز رجوع به معجم الانساب و الاسرات زامباور شود
لغت نامه دهخدا
موحدین
جمع موحد، یکی دانان، یکتا پرستان
تصویری از موحدین
تصویر موحدین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از موازین
تصویر موازین
میزان ها، مقیاس ها، معیارها، اندازه ها، مقدارها، سالم ها، سرحال ها، ترازوها، جمع واژۀ میزان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوردین
تصویر فوردین
فروردین، ماه اول سال خورشیدی پس از اسفند و پیش از اردیبهشت، ماه اول بهار، روز نوزدهم از هر ماه خورشیدی
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 65 هزارگزی شمال سعیدآباد با 100 تن جمعیت، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مُ وَحْ حِ)
صفت موحد. یکتاپرستی. یگانه پرستی. اعتقاد به وجود خدای یگانه:
موحدی است گذشتن ز ملت ثنوی
ولیکن از ثنوی زادگی گذر نبود.
سوزنی.
و رجوع به موحد شود
لغت نامه دهخدا
(مُتْ تَ حِ)
این کلمه در جنگ جهانی اول به کشورهای آلمان و ترکیه و اتریش وجز اینها اطلاق می گردید که در برابر متفقین یعنی انگلستان و فرانسه و امریکا و دیگر کشورها می جنگیدند
لغت نامه دهخدا
(مُ وَلْ لَ)
مولدون. شاعران پس از مخضرمین و پیش از محدثین. شاعران عرب که در اسلام متولد شدند نه در دورۀ جاهلی و از معاریف آنانند: فرزدق، جریر، اخطل، قطامی، کمیت بن زید الاسدی، مساوربن هند، عدی بن رقاع، کثیر، عزه، عمر بن ابی ربیعه، راعی، ابن مقبل، ابن مفرغ، لیلی الاخیلیه و غیرهم. و تقسیم کنند شعرای عرب را از حیث زمان بدین ترتیب: شعرای جاهلیت، شعرای مخضرمین، شعرای مولدین و شعرای محدثین. جاهلیین شعرای پیش از ظهور اسلام باشند که درک زمان مسلمانی نکرده اند. مخضرمین آنانند که به جاهلیت زاده اند و در دورۀ اسلام درگذشته اند. و مولدین آنانند که در اوایل دورۀ اسلام زاده اند. و محدثین زماناً پس از مولدین باشند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
جمع مرشد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مرشد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرددین
تصویر مرددین
جمع مردد در حالت نصب و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مرتد، دور وندان دینگردانان جمع مرتد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مرید، هاوشتان وردان خواستایان جمع مرید در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحشین
تصویر متوحشین
جمع متوحش در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستدین
تصویر مستدین
وام گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصحف، ماندک خوانان ماندک نویسان جمع مصحف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصحح، ویراستاران جمع مصحح در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مفسد، جلیزان تباهگران جمع مفسد درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مفرد، تک ها ایوک ها ساده ها جمع مفرد در حالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقلدین
تصویر مقلدین
جمع مقلد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدثین
تصویر محدثین
جمع محدث، سر وایندگان جمع محدث
فرهنگ لغت هوشیار
ماه اول سال شمسی و آن مدت توقف آفتابست در برج حمل و مدت آن را اکنون 31 روز گیرند، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی (فروردین روز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجردین
تصویر مجردین
جمع مجرد، یالغوزان لغندران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : متولدین سال... از خدمت نظام وظیفه معاف شدند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبعد، راندگان دور گشتگان جمع مبعد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مادح. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) مدح کنندگان ستایشگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاحدین
تصویر جاحدین
جمع جاحد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موحدی
تصویر موحدی
یگانه پرستی، یکتا پرستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مویدین
تصویر مویدین
جمع موید. در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موجدین
تصویر موجدین
جمع موجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مولد، زادگان برساختگان تازی پروردان تازی گشتگان نو واژگان، جمع مولد، آپوراکان زایاکان پدیدارندگان یاخته های زایا جمع مولد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحدین
تصویر ملحدین
جمع ملحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوحدین
تصویر متوحدین
جمع متوحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متحد، همیوختان هم پیوندان یگانگان جمع متحد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منقدین
تصویر منقدین
نادرست است بنگرید به منتقدین جمع منقد و آن نادرست است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موخرین
تصویر موخرین
پسینیان
فرهنگ واژه فارسی سره