مؤجر. صورت فارسی مؤجر. اجاره دهنده و کرایه دهنده. (از ناظم الاطباء). مالک. اجاره دهنده خانه یا باغ یا دکان و یا ملک و یا چیز دیگری را. مقابل مستأجر. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به اجاره و مستأجر شود، (اصطلاح فقهی) شخصی که به موجب عقد اجاره منفعت عینی را به شخص دیگری تملیک می کند، مزدگیر. (یادداشت مؤلف) نعت فاعلی از وجر. (از منتهی الارب، مادۀ وج ر). آن که مجبور می کند کسی را بر شنیدن چیزی که مکروه دارد. (ناظم الاطباء). و رجوع به وجر شود، آنکه دارو در دهان کسی می ریزد. (از منتهی الارب) ، آن که نیزه بر دهان و یا سینۀ کسی فرومی کند. (ناظم الاطباء). نیزه زننده در دهان و جز آن. (آنندراج)
مؤجر. صورت فارسی مؤجر. اجاره دهنده و کرایه دهنده. (از ناظم الاطباء). مالک. اجاره دهنده خانه یا باغ یا دکان و یا ملک و یا چیز دیگری را. مقابل مستأجر. (از یادداشت مؤلف). و رجوع به اجاره و مستأجر شود، (اصطلاح فقهی) شخصی که به موجب عقد اجاره منفعت عینی را به شخص دیگری تملیک می کند، مزدگیر. (یادداشت مؤلف) نعت فاعلی از وجر. (از منتهی الارب، مادۀ وج ر). آن که مجبور می کند کسی را بر شنیدن چیزی که مکروه دارد. (ناظم الاطباء). و رجوع به وجر شود، آنکه دارو در دهان کسی می ریزد. (از منتهی الارب) ، آن که نیزه بر دهان و یا سینۀ کسی فرومی کند. (ناظم الاطباء). نیزه زننده در دهان و جز آن. (آنندراج)
دهی است از دهستان چرام بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع در 10 هزارگزی شمال چرام با 210 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان چرام بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان واقع در 10 هزارگزی شمال چرام با 210 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
از ریشه پارسی ازار پوشاننده آلمانی گونه ای تپانچه به نام سازنده آن تفنگی که در سال 1872 م. در آلمان متداول شد و بعد ها مکرر تکمیل گردید. این سلاح توسط ارتشهای مختلف اروپایی پذیرفته و متداول گردید، تپانچه ای که نوع عالی آن بر قنداق چوبین - که در عین حال جلد سلاح نیز هست - سوار میشود (تنگسیر. 353)
از ریشه پارسی ازار پوشاننده آلمانی گونه ای تپانچه به نام سازنده آن تفنگی که در سال 1872 م. در آلمان متداول شد و بعد ها مکرر تکمیل گردید. این سلاح توسط ارتشهای مختلف اروپایی پذیرفته و متداول گردید، تپانچه ای که نوع عالی آن بر قنداق چوبین - که در عین حال جلد سلاح نیز هست - سوار میشود (تنگسیر. 353)
جمع ماجر، سلاکی ها سلاکی آن چه به سلاک گرفته شود جمع ماجر مکانهای اجاره یی: همچنانست که مارا مباح کرده اند از منا کح و ماجر در حال غیبت امام. آنچه که اجاره شود مکان اجاره یی جمع ماجر
جمع ماجر، سلاکی ها سلاکی آن چه به سلاک گرفته شود جمع ماجر مکانهای اجاره یی: همچنانست که مارا مباح کرده اند از منا کح و ماجر در حال غیبت امام. آنچه که اجاره شود مکان اجاره یی جمع ماجر