جدول جو
جدول جو

معنی موابله - جستجوی لغت در جدول جو

موابله(عَضَهْ)
همیشگی کردن در کاری. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مواظبت کردن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقابله
تصویر مقابله
روبارو شدن، دو چیز را با هم برابر کردن، رو به رو کردن، در ادبیات در فن بدیع نوعی تضاد که ما بین اجزای دو جمله یا دو مصراع کلماتی ضد یکدیگر باشد مانند این شعر، برای مثال سیاه زنگی هرگز شود سفید به آب / سفید رومی هرگز شود سیاه به دود (سعدی۱ - ۴۳۱)
فرهنگ فارسی عمید
(مَ بِ لَ)
جاهای سرگین انداختن. (غیاث). جاهای نجاست و جاهای سرگین انداختن. (آنندراج). و رجوع به مزبله شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
لغتی است ردی در مؤاکله. (ناظم الاطباء). رجوع به مؤاکله شود، به دیگری کار گذاشتن و اعتماد کردن. (منتهی الارب). بر یکدیگر اعتماد کردن. (مجمل اللغه) (دهار). بر یکدیگر کار گذاشتن و اعتماد کردن. (آنندراج). با یکدیگر اعتماد کردن. (تاج المصادر بیهقی) ، بد و سست رفتن ستور. (منتهی الارب) (آنندراج). وکال. (منتهی الارب). رجوع به وکال شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
پناه گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج). پناه گرفتن بسوی خدا. (ناظم الاطباء) ، شتافتن بسوی جایی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، رهیدن. رهایش جستن. (منتهی الارب) (آنندراج). طلب رهایی و نجات کردن از چیزی و رهایی جستن از آن. (ناظم الاطباء). از کسی رهایی جستن. (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا
(سَن ن)
تابل القدر متابله، دیگ ابزار ریخت در دیگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
نبرد کردن کسی را در ترسیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
با یکدیگر برابری کردن، دو چیز را با هم برابر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مواکله در فارسی: همخوراکی باهم غذا خوردن هم خوراک گشتن، همخوراکی. همکاسگی همخواری همخوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواصله
تصویر مواصله
مواصلت در فارسی: دوستی ناب، پیوند پیوند زناشویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موائله
تصویر موائله
پناه گرفتن بسوی خدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
((مُ بِ لَ یا لِ))
دو چیز را با هم برابر کردن، تلافی کردن، مقایسه کردن نسخه های یک متن با یکدیگر، به مثل رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
روبه رویی، رویارویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
المواجهة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
Juxtaposition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
juxtaposition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
并列
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
موازنہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
การเปรียบเทียบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
kulinganisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
השוואה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
対比
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
karşılaştırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
대비
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
perbandingan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
তুলনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
तुलना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
yuxtaposición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
juxtapositie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
зіставлення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
сопоставление
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
zestawienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
Gegenüberstellung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
justaposição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقابله
تصویر مقابله
giustapposizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی