جدول جو
جدول جو

معنی مهین - جستجوی لغت در جدول جو

مهین(دخترانه)
ماه زیبا رو، مانند ماه
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ نامهای ایرانی
مهین
خوار، بی ارزش
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی عمید
مهین
بزرگ، بزرگ تر، بزرگ ترین
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی عمید
مهین(مَ)
سست و ناتوان. (دستور الاخوان). خوار و سست. (منتهی الارب) (مجمل اللغه). ضعیف. ذلیل. بی مقدار. عاجز. پست. بی توان:
سجده میکرد او که ای کل زمین
شرمسار است از تو این جزو مهین.
مولوی.
- ماء مهین، آب ضعیف. کنایه از نطفه است. (از مهذب الاسماء) :
تبارک اﷲ از آن نقشبند ماء مهین
که نقش روی تو بسته ست و چشم و زلف و جبین.
سعدی.
، اندک. حقیر. قلیل، شیر زبان گز، کم خرد و کم تمیز. (منتهی الارب). آن که تمیز و رایش ناقص باشد، گشن که باردار نکند. ج، مهناء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
مهین(مَ)
دهی است جزء دهستان قاقاران بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 15هزارگزی شمال ضیأآباد و 6 هزارگزی راه عمومی. کوهستانی و دارای 677 سکنه. آبش از قنات و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
مهین(مُ)
از ’ه و ن’، نعت فاعلی از اهانه. خواری بخش. خوارکننده: و له عذاب مهین. (قرآن 14/4). غث و سمین و معین و مهین آن را وزنی ننهد. (سندبادنامه ص 245). از هرچه حادث شود غث و سمین و معین و مهین و صلاح و فساد و خیر و شر بدانی. (سندبادنامه ص 87).
اندر آئید و ببینید اینچنین
سرد گشته آتش گرم مهین.
مولوی.
برای حاجت دنیا طمع به خلق نبردم
که تنگ چشم تحمل کند عذاب مهین را.
سعدی
لغت نامه دهخدا
مهین
خوار و سست، ضعیف، ذلیل، بیمقدار بزرگترین، اکبر، سالخورده تر، کبره
فرهنگ لغت هوشیار
مهین((مِ))
بزرگتر، بزرگترین
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی معین
مهین
سست، ضعیف، خوار، زبون
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی معین
مهین((مُ))
خوار دارنده، اهانت کننده
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی معین
مهین((مَ))
منسوب به ماه، نامی است از نام های زنان
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ فارسی معین
مهین
مهم
تصویری از مهین
تصویر مهین
فرهنگ واژه فارسی سره
مهین
خوار، زبون، سست، ضعیف، بزرگ تر، بزرگ، بزرگترین
متضاد: کهین
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهین
تصویر بهین
(دخترانه)
مرکب از بهین (بهترین) + آفرین (آفریننده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آهین
تصویر آهین
(پسرانه)
آهن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماهین
تصویر ماهین
(دخترانه)
منسوب به ماه، مانند درخشان و نورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متین
تصویر متین
(پسرانه)
دارای پختگی، خردمندی و وقار، استوار، محکم، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهان
تصویر مهان
(پسرانه)
منسوب به ماه است، بزرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرین
تصویر مهرین
(دخترانه)
مهر (خورشید یا محبت) + ین (پسوند نسبت)، نام آتشکده ای در قم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از معین
تصویر معین
(پسرانه)
یاریگر، کمک کننده، یاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شهین
تصویر شهین
(دخترانه)
منسوب به شاه، مرکب از شه (شاه) + ین (پسوند نسبت)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از میهن
تصویر میهن
(دخترانه)
وطن، زادگاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رهین
تصویر رهین
مرهون، گرو کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذهین
تصویر ذهین
زیرک باهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهین
تصویر دهین
چرب شده، ضعیف
فرهنگ لغت هوشیار
فلزیست که در طبیعت غالبا بشکل اکسید یا کربناتیا سولفور دو فر وجود دارد. آنها را در کوره میگدازند و از آنها آهن خالص بدست میاورند و آن جسمی است سخت و محکم وزن مخصوص آن 8، 7 و در 1530 درجه حرارت گداخته میشود. اهن در هر جا وجود دارد و یکی از مفیدترین عناصر است و با زغال اساس صنعت را تشکیل میدهد یا آهن پولاد. آهن نر ذکر مقابل نرم آهن. یا آهن تر. آهن جوهر دار آهن سبز. یا آهن چکش خور. آهنی که بوسیله چکش قابلیت کشش و تشکیل باشکال مختلف را داشته باشد، یا آهن نر. پولاد روهینا مقابل نرم آهن. یا آهن افسرده کوفتن، کاری بیهوده کردن آهن سرد کوفتن، یا آهن سرد کوفتن، یا مثل دیو از آهن گریختن، سخت از چیزی دوری جستن، یا عصر (دورهء) آهن سومین دوره زندگی صنعتی انسان از لحاظ تقسیمات دیرین شناسی. اکنون نیز انسان در همین دوره زیست میکند آخرین بخش از دوره فلزات. این دوره از زمان پیدایش آهن (یعنی تقریبا 900 ق. م) آغاز میگردد عصر حدید، شمشیر، مطلق سلاح آهنین از درع و جوشن و خود ورانین و جز آنها، زنجیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهین
تصویر بهین
خوب نیکو، برگزیده منتخب، بهترین، گزیده ترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهین
تصویر شهین
منسوب به شاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهینه
تصویر مهینه
مهین، حداکثر بیشینه مقابل کمینه حداقل: (کمینه طهر پانزده روزاست و مهینه آنچ بود که آنرا حدی نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبین
تصویر مبین
بازگو کننده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میهن
تصویر میهن
وطن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مزین
تصویر مزین
آراسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مهیا
تصویر مهیا
آماده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معین
تصویر معین
نشان زد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متین
تصویر متین
هشیوار
فرهنگ واژه فارسی سره