جدول جو
جدول جو

معنی مهنوع - جستجوی لغت در جدول جو

مهنوع
(مَ)
شتر به داغ هنعه رسیده و هنعه داغ بن گردن شتر است. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مصنوع
تصویر مصنوع
ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
منع شده، بازداشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
آنچه به انواع و اقسام مختلف باشد، گوناگون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون شونده، گونه گونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصنوع
تصویر مصنوع
ساخته شده، صنیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
باز داشته، ناروا، منع شده، نهی شده: (... که بحکم شرع قتل او ممنوع بود حکم فرموده و بعد از سیاست پشیمان شد) (انوار سهیلی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهنوت
تصویر مهنوت
پنجه برگ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
((مُ تَ نَ وِّ))
گوناگون، دارای انواع، مختلف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مصنوع
تصویر مصنوع
((مَ))
ساخته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
((مَ))
منع شده، بازداشته شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
بازداشته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
Banned, Prohibitive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
Assorted, Diverse, Diversified, Miscellaneous, Varied
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
interdit, prohibitif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
varié, divers, diversifié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
प्रतिबंधित , प्रतिबंधात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
vietato, proibitivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemengd, divers, gediversifieerd, gevarieerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
assortito, diverso, diversificato, vario, variegato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
variado, diverso, diversificado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
prohibido, prohibitivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
verboden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
verboten, prohibitiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
заборонений , заборонний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
різноманітний , різноманітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
запрещенный , запретительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
ассорти , разнообразный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
mieszany, różnorodny, zróżnicowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
zakazany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemischt, vielfältig, unterschiedlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
sortido, diverso, diversificado, variado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ممنوع
تصویر ممنوع
proibido, proibitivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
मिश्रित , विविध , विविध , विविध
دیکشنری فارسی به هندی