- مهطع (مُ طِ)
آن که بنگرد به فروتنی و خواری و برنگیرد چشم را از آن، خاموش رونده به سوی کسی که آوازدهد وی را و بخواند، بعیر مهطع، شتر راست گردن به سرشت. (منتهی الارب) ، شتابان. مسرع. شتابنده. مهطعین، شتابندگان. شتاب زدگان: مهطعین مقنعی رءوسهم لایرتد الیهم طرفهم و افئدتهم هواء. (قرآن 43/14) ، شتابندگان باشند بردارندگان سرهاشان را برنمی گردد به سوی آنها دیدۀ آنها ودلهاشان تهی از فهم است. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
