لشکر شکست داده شده و جدا کرده شده از قبیلۀ خود. (ناظم الاطباء) : ام لهم ملک السموات و الارض و ما بینهما فلیرتقوا فی الاسباب جند ما هنالک مهزوم من الاحزاب. (قرآن 10/38 و 11) ، آیا آنها راست پادشاهی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست پس باید بالا رونداز چیزی که سبب بالا رفتن است لشکرها زبون از موضع بدر شکسته شده از آن گروه. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
لشکر شکست داده شده و جدا کرده شده از قبیلۀ خود. (ناظم الاطباء) : ام لهم ملک السموات و الارض و ما بینهما فلیرتقوا فی الاسباب جند ما هنالک مهزوم من الاحزاب. (قرآن 10/38 و 11) ، آیا آنها راست پادشاهی آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست پس باید بالا رونداز چیزی که سبب بالا رفتن است لشکرها زبون از موضع بدر شکسته شده از آن گروه. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
زن بسیارخنده. (منتهی الارب). زن کثیرالضحک. (از اقرب الموارد) ، زن که به یک جا قرار نگیرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد بسیارخنده و سبکسر، خر بسیار توسنی کننده و جست و خیز کننده. (از اقرب الموارد)
زن بسیارخنده. (منتهی الارب). زن کثیرالضحک. (از اقرب الموارد) ، زن که به یک جا قرار نگیرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، مرد بسیارخنده و سبکسر، خر بسیار توسنی کننده و جست و خیز کننده. (از اقرب الموارد)
قصب مهزم، نی که شکسته و شکافته شده باشد. (از اقرب الموارد) ، سقاء مهزم، مشک که با خشکی برهم تا خورده باشد. (از اقرب الموارد). متهزم. و رجوع به متهزم شود
قصب مهزم، نی که شکسته و شکافته شده باشد. (از اقرب الموارد) ، سقاء مهزم، مشک که با خشکی برهم تا خورده باشد. (از اقرب الموارد). متهزم. و رجوع به متهزم شود