از شاعران ایران و از مردم یزد است. این رباعی از اوست: شب عربده با محنت هجران کردم با او دل و جان دست و گریبان کردم چون دیدم از او روی خلاصی مشکل جان دادم و کاربر خود آسان کردم. (از قاموس الاعلام ترکی)
از شاعران ایران و از مردم یزد است. این رباعی از اوست: شب عربده با محنت هجران کردم با او دل و جان دست و گریبان کردم چون دیدم از او روی خلاصی مشکل جان دادم و کاربر خود آسان کردم. (از قاموس الاعلام ترکی)
مؤنث مخدوم. رجوع به همین کلمه معنی اول شود. - قوای مخدومۀ طبیعیه، عبارت است از قوه غاذیه و نامیه ومولده و مصوره. (از داود ضریر انطاکی ج 1 ص 13، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
مؤنث مخدوم. رجوع به همین کلمه معنی اول شود. - قوای مخدومۀ طبیعیه، عبارت است از قوه غاذیه و نامیه ومولده و مصوره. (از داود ضریر انطاکی ج 1 ص 13، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
در فارسی: مزدوجه مونث مزدوج و پنبه آگنه کلاه پنبه آگین (مزوجه) دگر گشته آن است مونث مزدوج، کلاهی بود پنبه آکنده که صوفیان استعمال میکردند مزدوجه: آن روز که (ابوسعید ابوالخیر) ایشانرا گسیل خواست کرد بر اسب نشست فرجی فرا پشت کرده و مزدوجه بر سر نهاده... توضیح این کلمه را بعدها بتحریف مجوره خوانده اند
در فارسی: مزدوجه مونث مزدوج و پنبه آگنه کلاه پنبه آگین (مزوجه) دگر گشته آن است مونث مزدوج، کلاهی بود پنبه آکنده که صوفیان استعمال میکردند مزدوجه: آن روز که (ابوسعید ابوالخیر) ایشانرا گسیل خواست کرد بر اسب نشست فرجی فرا پشت کرده و مزدوجه بر سر نهاده... توضیح این کلمه را بعدها بتحریف مجوره خوانده اند