جدول جو
جدول جو

معنی منهزم - جستجوی لغت در جدول جو

منهزم
شکست خورده، گریخته، در حالت مغلوبیت، با حالت شکست خورده، با حالت مقهور
تصویری از منهزم
تصویر منهزم
فرهنگ فارسی عمید
منهزم
از میان جنگ گریزنده و لشکر شکست خورده، بهزیمت شده، گریخته
تصویری از منهزم
تصویر منهزم
فرهنگ لغت هوشیار
منهزم
((مُ هَ زِ))
شکست خورده، مغلوب شده
تصویری از منهزم
تصویر منهزم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منهزما
تصویر منهزما
پراکندگی، پریشانی و شکست خوردگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهدم
تصویر منهدم
نابود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منهضم
تصویر منهضم
هضم شده و به تحلیل رفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منهدم
تصویر منهدم
ویران، خراب، ازهم ریخته، ویران شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منجزم
تصویر منجزم
استخوان شکسته، خاموشیده: وات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهوم
تصویر منهوم
آرزو، گرسنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهضم
تصویر منهضم
گواره شونده، طعام هضم شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهدم
تصویر منهدم
ویران شونده، خراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهضم
تصویر منهضم
((مُ هَ ض))
هضم شده و به تحلیل رفته (طعام)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منهدم
تصویر منهدم
((مُ هَ دِ))
از هم ریخته، ویران، خراب
فرهنگ فارسی معین
ازآنها (جمع مذکر) از ایشان: ... ... و منهم سرهنگ اهل اعیان... ابوحفص عمر بن الخطاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منهزم شدن
تصویر منهزم شدن
شکست خوردن و گریختن
فرهنگ لغت هوشیار