جدول جو
جدول جو

معنی منفی - جستجوی لغت در جدول جو

منفی
نایی
تصویری از منفی
تصویر منفی
فرهنگ واژه فارسی سره
منفی
دور شده، رانده شده، نیست شده
تصویری از منفی
تصویر منفی
فرهنگ فارسی عمید
منفی
بند گاه ویرک گاه (ویرک تبعید) منفی در فارسی: نایی، ویرک شده، نیست گشته محل تبعید تبعیدگاه
فرهنگ لغت هوشیار
منفی
((مَ فا))
محل تبعید، تبعیدگاه
تصویری از منفی
تصویر منفی
فرهنگ فارسی معین
منفی
((مَ))
نفی کرده شده، دور کرده شده، نیست شده، تبعید شده (از شهر خود)، سخنی که در آن حرف نفی باشد (دستور)، دارای حالت نفی، مخالفت یا رد و انکار، مقابل مثبت
تصویری از منفی
تصویر منفی
فرهنگ فارسی معین
منفی
Negative, Negatively, Stigmatic
تصویری از منفی
تصویر منفی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
منفی
negativo, negativamente, estigmatizado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
منفی
negativ, stigmatisiert
دیکشنری فارسی به آلمانی
منفی
negatywny, negatywnie, stygmatyzowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
منفی
отрицательный , негативно , стигматизированный
دیکشنری فارسی به روسی
منفی
негативний , негативно , стигматизований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
منفی
negatief, gestigmatiseerd
دیکشنری فارسی به هلندی
منفی
negativo, negativamente, estigmatizado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
منفی
négatif, négativement, stigmatisé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
منفی
negativo, negativamente, stigmatizzato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
منفی
नकारात्मक , नकारात्मक रूप से , कलंकित
دیکشنری فارسی به هندی
منفی
negatif, secara negatif, distigmatisasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
منفی
negatif, olumsuz, damgalanmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
منفی
부정적인 , 부정적으로 , 낙인 찍힌
دیکشنری فارسی به کره ای
منفی
שלילי , שלילית , מקולל
دیکشنری فارسی به عبری
منفی
否定的 , 消极地 , 烙印的
دیکشنری فارسی به چینی
منفی
否定的 , 否定的に , 汚名を着せられた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
منفی
hasi, kwa njia hasi, alama ya aibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
منفی
ลบ , ในเชิงลบ , ถูกตราหน้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
منفی
নেতিবাচক , নেতিবাচকভাবে , কলঙ্কিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
منفی
سلبيٌّ , سلبيًّا , مرومٌ
دیکشنری فارسی به عربی
منفی
منفی , منفی طور پر , بدنام
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مندی
تصویر مندی
(پسرانه)
از نامهای امروزی زرتشتیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مخفی
تصویر مخفی
نهفته، پنهان، نهان، ناپیدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منفک
تصویر منفک
جدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انفی
تصویر انفی
زداینده تر، باز دارنده تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنفی
تصویر حنفی
نسبی است به بنی حنفیه، (پیروان محمد حنفیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منسی
تصویر منسی
آنچه سبب فراموشی شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منفا
تصویر منفا
محل تبعید، تبعیدگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منفک
تصویر منفک
بازشده، جداشده، رهاشده
فرهنگ فارسی عمید