- منفی
- نایی
معنی منفی - جستجوی لغت در جدول جو
- منفی
- دور شده، رانده شده، نیست شده
- منفی
- بند گاه ویرک گاه (ویرک تبعید) منفی در فارسی: نایی، ویرک شده، نیست گشته محل تبعید تبعیدگاه
- منفی ((مَ فا))
- محل تبعید، تبعیدگاه
- منفی ((مَ))
- نفی کرده شده، دور کرده شده، نیست شده، تبعید شده (از شهر خود)، سخنی که در آن حرف نفی باشد (دستور)، دارای حالت نفی، مخالفت یا رد و انکار، مقابل مثبت
- منفی
- Negative, Negatively, Stigmatic
- منفی
- negativo, negativamente, estigmatizado
- منفی
- negativ, stigmatisiert
- منفی
- negatywny, negatywnie, stygmatyzowany
- منفی
- отрицательный , негативно , стигматизированный
- منفی
- негативний , негативно , стигматизований
- منفی
- negatief, gestigmatiseerd
- منفی
- negativo, negativamente, estigmatizado
- منفی
- négatif, négativement, stigmatisé
- منفی
- negativo, negativamente, stigmatizzato
- منفی
- नकारात्मक , नकारात्मक रूप से , कलंकित
- منفی
- negatif, secara negatif, distigmatisasi
- منفی
- negatif, olumsuz, damgalanmış
- منفی
- 부정적인 , 부정적으로 , 낙인 찍힌
- منفی
- שלילי , שלילית , מקולל
- منفی
- 否定的 , 消极地 , 烙印的
- منفی
- 否定的 , 否定的に , 汚名を着せられた
- منفی
- hasi, kwa njia hasi, alama ya aibu
- منفی
- ลบ , ในเชิงลบ , ถูกตราหน้า
- منفی
- নেতিবাচক , নেতিবাচকভাবে , কলঙ্কিত
- منفی
- سلبيٌّ , سلبيًّا , مرومٌ
- منفی
- منفی , منفی طور پر , بدنام
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نهفته، پنهان، نهان، ناپیدا
زداینده تر، باز دارنده تر
نسبی است به بنی حنفیه، (پیروان محمد حنفیه)
آنچه سبب فراموشی شود
محل تبعید، تبعیدگاه
بازشده، جداشده، رهاشده