منشاء: چرا پس چون هوا کو را به قهر از سوی آب آرد به ساعت باز بگریزد به سوی مولد و منشا. ناصرخسرو. به هیچ نوع گناهی دگر نمی دانم مرا جز اینکه از این شهر مولد و منشاست. مسعودسعد. پردۀ فقرم مشیمه دست لطفم قابله خاک شروان مولد و دارالأدب منشای من. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 323). مرا کنف کفن است الغیاث از این موطن مرا مقر سقر است الأمان از این منشا. خاقانی. گرنه زین مولد و منشاست ولی سعدی گفت نتوان مرد به سختی که من اینجا زادم. ابن یمین (دیوان چ باستانی راد ص 129). رجوع به منشاء شود
منشاء: چرا پس چون هوا کو را به قهر از سوی آب آرد به ساعت باز بگریزد به سوی مولد و منشا. ناصرخسرو. به هیچ نوع گناهی دگر نمی دانم مرا جز اینکه از این شهر مولد و منشاست. مسعودسعد. پردۀ فقرم مشیمه دست لطفم قابله خاک شروان مولد و دارالأدب منشای من. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 323). مرا کنف کفن است الغیاث از این موطن مرا مقر سقر است الأمان از این منشا. خاقانی. گرنه زین مولد و منشاست ولی سعدی گفت نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم. ابن یمین (دیوان چ باستانی راد ص 129). رجوع به منشاء شود
زاد گاه پرورشگاه گواشگاه زاده، نوشته، نامه محل پیدایش محل صدور، جای نشو و نما، اصل مبدا: (بادت همه روزه خوشتر از عید کاین منشا شادی جهانست) (وحشی. چا. امیر کبیر. 178)
زاد گاه پرورشگاه گواشگاه زاده، نوشته، نامه محل پیدایش محل صدور، جای نشو و نما، اصل مبدا: (بادت همه روزه خوشتر از عید کاین منشا شادی جهانست) (وحشی. چا. امیر کبیر. 178)
گوشت آهنج. (دهار) (مهذب الاسماء). آلت گوشت کشیدن از دیگ که آهنین باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). ابزاری آهنین که بدان گوشت از دیگ بیرون کشند. (ناظم الاطباء). ابزار آهنین سرکج که با آن گوشت از دیگ بیرون کشند. منشل. (از اقرب الموارد)
گوشت آهنج. (دهار) (مهذب الاسماء). آلت گوشت کشیدن از دیگ که آهنین باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). ابزاری آهنین که بدان گوشت از دیگ بیرون کشند. (ناظم الاطباء). ابزار آهنین سرکج که با آن گوشت از دیگ بیرون کشند. مِنشَل. (از اقرب الموارد)