معنی منتشرکردن - جستجوی لغت در جدول جو
منتشرکردن
پراشیدن، چاپ کردن
ادامه...
پراشیدن، چاپ کردن
تصویر منتشرکردن
فرهنگ واژه فارسی سره
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر منتر کردن
منتر کردن
مَنتَر کَردَن
مسخره کردن، معطل کردن
ادامه...
مسخره کردن، معطل کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویر مستقرکردن
مستقرکردن
استقراردادن جای دادن
ادامه...
استقراردادن جای دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منقش کردن
منقش کردن
زمودن
ادامه...
زمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر مختارکردن
مختارکردن
اختیار دادن مجاز کردن، برگزیدن انتخاب کردن
ادامه...
اختیار دادن مجاز کردن، برگزیدن انتخاب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منتر کردن
منتر کردن
سحر کردن افسون کردن، دست انداختن: (عده ای از جوانان پیر مرد را کاملا منتر کرده بودند و او خود متوجه نمیشد)
ادامه...
سحر کردن افسون کردن، دست انداختن: (عده ای از جوانان پیر مرد را کاملا منتر کرده بودند و او خود متوجه نمیشد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
افشاندن، پراکندن، پخش کردن
ادامه...
افشاندن، پراکندن، پخش کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
منتشر کردن
انتشار دادن، پخش کردن، توزیع کردن، پراکندن، چاپ کردن، به چاپ رساندن، سرایت دادن، گستردن، ترویج کردن، رواج دادن
ادامه...
انتشار دادن، پخش کردن، توزیع کردن، پراکندن، چاپ کردن، به چاپ رساندن، سرایت دادن، گستردن، ترویج کردن، رواج دادن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
نشرٌ
ادامه...
نَشْرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
Issue
ادامه...
Issue
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر منتشر شدن
منتشر شدن
Emanate
ادامه...
Emanate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
émettre
ادامه...
émettre
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر منتشر شدن
منتشر شدن
مُنتَشِر شُدَن
emanar
ادامه...
emanar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر منتشر شدن
منتشر شدن
مُنتَشِر شُدَن
emanować
ادامه...
emanować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
kutoa
ادامه...
kutoa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویر منتشر شدن
منتشر شدن
مُنتَشِر شُدَن
исходить
ادامه...
исходить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
جاری کرنا
ادامه...
جاری کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
ออก
ادامه...
ออก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
发布
ادامه...
发布
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
להוציא
ادامه...
להוציא
دیکشنری فارسی به عبری
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
発行する
ادامه...
発行する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
발행하다
ادامه...
발행하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
yayımlamak
ادامه...
yayımlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
mengeluarkan
ادامه...
mengeluarkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
প্রকাশ করা
ادامه...
প্রকাশ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
जारी करना
ادامه...
जारी करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
emettere
ادامه...
emettere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
emitir
ادامه...
emitir
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
ausgeben
ادامه...
ausgeben
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
uitgeven
ادامه...
uitgeven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
випускати
ادامه...
випускати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
выпускать
ادامه...
выпускать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
wydawać
ادامه...
wydawać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر منتشر کردن
منتشر کردن
مُنتَشِر کَردَن
emitir
ادامه...
emitir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر منتشر شدن
منتشر شدن
مُنتَشِر شُدَن
випромінювати
ادامه...
випромінювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی