جدول جو
جدول جو

معنی منتخب - جستجوی لغت در جدول جو

منتخب
برگزیده
تصویری از منتخب
تصویر منتخب
فرهنگ واژه فارسی سره
منتخب
انتخاب شده، برگزیده
تصویری از منتخب
تصویر منتخب
فرهنگ فارسی عمید
منتخب
بر گزیده بر گزیننده، پوست کننده بر گزیده ویچیده (از ویچتک) بر گزیننده برگزیده انتخاب شده. برگزیننده انتخاب کننده، جمع منتخبین
فرهنگ لغت هوشیار
منتخب
((مُ تَ خَ))
برگزیده شده
تصویری از منتخب
تصویر منتخب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از منتخبه
تصویر منتخبه
منتخبه در فارسی مونث منتخب برگزیده مونث منتخب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتصب
تصویر منتصب
گماشته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از منتسب
تصویر منتسب
قوم و خویش، نسبت داده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منتصب
تصویر منتصب
برپا، پابرجا شده، گماشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منتصب
تصویر منتصب
بر گماشته با شاته مرتفع. بر پا شونده برقرار گردنده، قایم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتسب
تصویر منتسب
وابسته بسته، خویش خویشاوند نسبت داده شده، خویشاوند، جمع منتسبین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتجب
تصویر منتجب
برگزیده اختیار شده: (ناصح ملک شه ایران ایرانشاه آن که نزاد از نجبا دهر چنو منتجبی) (سنائی. مد. چا. 470: 1 چا. مصف. 320) برگزیننده اختیار کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتقب
تصویر منتقب
پوشه دار پوشه نهنده: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منتصب
تصویر منتصب
((مُ تَ صَ))
نصب شده، برقرار شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتسب
تصویر منتسب
((مُ تَ سَ))
نسبت داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتجب
تصویر منتجب
((مُ تَ جَ))
برگزیده، اختیار شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتجب
تصویر منتجب
((مُ تَ جِ))
برگزیننده، اختیارکننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منتجب
تصویر منتجب
برگزیده، پسندیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منتخبین
تصویر منتخبین
جمع منتخب، برگزینندگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع منتخبه، بر گزیده ها بر گزیدگان گزینگان جمع منتخبه (منتخب) : برگزیده ها، کتابی که شامل برگزیده های آثار گذشتگان یا مطالب علمی و ادبی باشد
فرهنگ لغت هوشیار