جدول جو
جدول جو

معنی مناکره - جستجوی لغت در جدول جو

مناکره
(مُ کَ / کِ رَ / رِ)
مناکره. رجوع به مناکره شود، (اصطلاح نجوم) آن است که کوکب روزی اندر خانه کوکب شبی باشد و خداوند خانه اندر برج کوکب روزی یا کوکب شبی اندر خانه کوکب روزی و خداوند خانه اندر برج کوکب شبی. (التفهیم ص 485). بودن کوکب لیلی در خانه کوکب نهاری یا بعکس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مناکره
(عُ)
کارزار کردن. (تاج المصادر بیهقی). کارزار کردن و با هم جنگیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). مقاتله. محاربه. و گویند: بینهما مناکره. قال ابوسفیان: ’ان محمداً لم یناکر احداً الا کانت معه الأهوال’. (از اقرب الموارد). رجوع به مناکرت و مناکره شود، با کسی به دها و زیرکی نبرد کردن. (تاج المصادربیهقی) (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مناکره
مناکرت در فارسی: زیرکانه جنگیدن کار زار کردن با هم جنگیدن، عبارت ازین است که کوکب روزی اندر خانه کوکب شبی باشد و خداوند خانه اندر برج کوکب روزی یا کوکب شبی اندر خانه کوکب روزی و خداوند خانه اندر برج کوکب شبی (التفهیم. 485)
فرهنگ لغت هوشیار
مناکره
((مُ کَ رَ یا کِ رِ))
با هم جنگیدن، کارزار کردن
تصویری از مناکره
تصویر مناکره
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مناکرت
تصویر مناکرت
با هم جنگیدن، کارزار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منافره
تصویر منافره
از هم نفرت داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
با کسی در امری گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناظره
تصویر مناظره
در امری با هم بحث و گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مناکحه
تصویر مناکحه
مناکحت در فارسی: زن بردن زن کردن، پیوند زنا شویی، خود کاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباکره
تصویر مباکره
آمدن بامداد
فرهنگ لغت هوشیار
مذاکره و مذاکرت در فارسی: گفت و گو خویسه گفتگو کردن با کسی در موضوعی، گفتگو: مااین روایت بمذاکره شنیدیم، جمع مذاکرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشاکره
تصویر مشاکره
سپاسگزاری
فرهنگ لغت هوشیار
منافرت در فارسی: تبار نازی تبار ستیزی ستیز در تبار و نژاد داوری کردن با هم در حسب و نسب افتخارکردن، داوری در حسب و نسب: (اکنون چون میخواهی ساخته باش این مناظره و منافره رالله) (مرزبان نامه. . 1317 ص 97)
فرهنگ لغت هوشیار
مناظرت و مناظره در فارسی: نگر گویی برخی این واژه مناظره را با ستیهیدن برابر دانسته اند. مناظره آن است که هر یک از گویندگان نگر خود را در باره چیزی باز می گوید در کاویدن مباحثه و مجادله کردن ستیهیدن، مانند شدن، مباحثه و مجادله: (اکنون چون چنین میخواهی ساخته باش این مناظره و منافره رالله) (جوامع الحکایات 97: 1) جمع مناظرات توضیح عبارتست از توجه متخاصمین در اثبات نظر خود در مورد حکمی از احکام و نسبتی از نسبتها برای آشکار کردن حق و صواب
فرهنگ لغت هوشیار
کار زار کردن با هم جنگیدن، عبارت ازین است که کوکب روزی اندر خانه کوکب شبی باشد و خداوند خانه اندر برج کوکب روزی یا کوکب شبی اندر خانه کوکب روزی و خداوند خانه اندر برج کوکب شبی (التفهیم. 485)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناظره
تصویر مناظره
((مُ ظَ رَ یا رِ))
با یکدیگر بحث و گفتگو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
((مُ کِ رِ))
گفتگو کردن درباره کاری یا امری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مناظره
تصویر مناظره
گفتاورد، گفتمان، همنگری، نگرگویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
گفت و گذار، گفتگو
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
Negotiation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
négociation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
협상
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
müzakere
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negosiasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
আলোচনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
वार्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negoziazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
onderhandeling
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negociación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
переговори
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
переговоры
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negocjacje
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
Verhandlung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
negociação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مذاکره
تصویر مذاکره
谈判
دیکشنری فارسی به چینی