- ممطره
- بارانی
معنی ممطره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خط کش، سطرآرا، مسطر، نمونۀ کالا
فراهم آمدن، بستن مشک، تباه گشتن شیر، گادن نامه دان، بویه دان
مسطره در فارسی: سمیره کش پکمال، نمونه نمونه کالا فارسی گویان به جای این واژه تازی (مسطور ه) را به کار می برند خط کش: آن را کن آفرین که چنین قصرت آفرید بی خشت و چوب و رشته و پرگار ومسطره. (ناصر خسرو)، جمع مساطر، نمونه متاع
مضطره در فارسی مونث مضطر در مانده مونث مضطر
مفطره در فارسی مونث مفطر روزه بر غار چزا مونث مفطر، جمع مفطرات
بارانی