- ممطار
- پر باران، بارانسنج
معنی ممطار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بارانیدن، باریدن
باراندن، بارانیدن، فروباریدن
مطرها، باران ها، جمع واژۀ مطر
می ترش، می تازه می نو ساخته، گرد بلند گرد بر خاسته
می ترش
ژنده پوش کهنه پوش، ریسمان لاد گران، مانند
پرواز، فرودگاه، چاه فراخدهان پریدن، پرش پرواز: تا اگر مرغ روحم قصد مطار سدره کند قفص کالبدهم در دولت خانه مرو بماند، محل پریدن، توضیح امروزه در عربی بمعنی فرودگاه هواپیمااستعمال شود: مطار بغداد، چاه فراخ دهانه
بارانی
پرواز، جای پرواز