- ملین
- دارویی که معده و روده ها را نرمی و لینت بدهد، نرم کننده
معنی ملین - جستجوی لغت در جدول جو
- ملین
- نرماک نرم گرداننده، غذا یا دوایی که با خوردن آن مزاج اندکی عمل کند توضیح دوایی که بقوت حرارت معتدله و رطوبت خود اخراج نماید آنچه در معده و امعا است مانند مغز فلوس و تمر هندی و شیر خشت (مخزن الادویه)
- ملین ((مُ لَ یِّ))
- هرآنچه که باعث شکم روی باشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ملینه در فارسی مونث ملین: نرماک مونث ملین، جمع ملینات. یا ادویه ملینه. داروهایی که موجب لینت و نرمی مواد دفعی داخل روده ها شوند و بسهولت عمل دفع را موجب گردند داروهای نرم کننده مزاج
این واژه که رمن (کمل) است در تازی نیامده بزرگان برجستگان جمع کمل
هشیوار
بازگو کننده
آراسته
نشان زد
نرم تر نرمخوتر
نرمی کردن، چاپلوسی کردن
زینت داده شده، آراسته
یاری کننده، یار، مددکار
بیان کننده، آشکار کننده
آشکار کننده، واضح، روشن
بزرگ، بزرگ تر، بزرگ ترین
در خور ملامت، سزاوار نکوهش
بیان کرده شده، آشکار، واضح
زینت دهنده، آراینده، آرایشگر
گلی، به رنگ گل سرخ، گل فروش
مخصوص و مقرر شده، مشخص، معلوم
نمک دار، گندمگون، خوب صورت، نمکین
جا گرفته، جای گیر، صاحب پایگاه و منزلت
دارای متانت، محکم، ثابت، استوار، پابرجا
جاری، روان، آب چشمه که بر روی زمین جاری شود
گلی، چیزی که از گل ساخته شده باشد، گل آلود
گروهی که انتساب به ملت داشته باشند، ملی گرایان
مسی، به رنگ مس، زرد مایل به قرمز، تهیه شده از مس