جدول جو
جدول جو

معنی ملین - جستجوی لغت در جدول جو

ملین
دارویی که معده و روده ها را نرمی و لینت بدهد، نرم کننده
تصویری از ملین
تصویر ملین
فرهنگ فارسی عمید
ملین
نرماک نرم گرداننده، غذا یا دوایی که با خوردن آن مزاج اندکی عمل کند توضیح دوایی که بقوت حرارت معتدله و رطوبت خود اخراج نماید آنچه در معده و امعا است مانند مغز فلوس و تمر هندی و شیر خشت (مخزن الادویه)
فرهنگ لغت هوشیار
ملین
((مُ لَ یِّ))
هرآنچه که باعث شکم روی باشد
تصویری از ملین
تصویر ملین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملینا
تصویر ملینا
(دخترانه)
نوعی گل
فرهنگ نامهای ایرانی
ملینه در فارسی مونث ملین: نرماک مونث ملین، جمع ملینات. یا ادویه ملینه. داروهایی که موجب لینت و نرمی مواد دفعی داخل روده ها شوند و بسهولت عمل دفع را موجب گردند داروهای نرم کننده مزاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کملین
تصویر کملین
این واژه که رمن (کمل) است در تازی نیامده بزرگان برجستگان جمع کمل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معین
تصویر معین
(پسرانه)
یاریگر، کمک کننده، یاور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهین
تصویر مهین
(دخترانه)
ماه زیبا رو، مانند ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متین
تصویر متین
(پسرانه)
دارای پختگی، خردمندی و وقار، استوار، محکم، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از متین
تصویر متین
هشیوار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبین
تصویر مبین
بازگو کننده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مهین
تصویر مهین
مهم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بلین
تصویر بلین
(دخترانه)
عهد، قرار (نگارش کردی: بهن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلین
تصویر گلین
(دخترانه)
(با ضمه) منسوب به گل، به رنگ گل، (با فتحه) عروس در زبان ترکی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مزین
تصویر مزین
آراسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معین
تصویر معین
نشان زد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از الین
تصویر الین
نرم تر نرمخوتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلین
تصویر تلین
نرمی کردن، چاپلوسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزین
تصویر مزین
زینت داده شده، آراسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معین
تصویر معین
یاری کننده، یار، مددکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبین
تصویر مبین
بیان کننده، آشکار کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبین
تصویر مبین
آشکار کننده، واضح، روشن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهین
تصویر مهین
بزرگ، بزرگ تر، بزرگ ترین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
در خور ملامت، سزاوار نکوهش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبین
تصویر مبین
بیان کرده شده، آشکار، واضح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزین
تصویر مزین
زینت دهنده، آراینده، آرایشگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلین
تصویر گلین
گلی، به رنگ گل سرخ، گل فروش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معین
تصویر معین
مخصوص و مقرر شده، مشخص، معلوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیح
تصویر ملیح
نمک دار، گندمگون، خوب صورت، نمکین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکین
تصویر مکین
جا گرفته، جای گیر، صاحب پایگاه و منزلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متین
تصویر متین
دارای متانت، محکم، ثابت، استوار، پابرجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معین
تصویر معین
جاری، روان، آب چشمه که بر روی زمین جاری شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلین
تصویر گلین
گلی، چیزی که از گل ساخته شده باشد، گل آلود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیون
تصویر ملیون
گروهی که انتساب به ملت داشته باشند، ملی گرایان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسین
تصویر مسین
مسی، به رنگ مس، زرد مایل به قرمز، تهیه شده از مس
فرهنگ فارسی عمید