معنی مبین مبین بیان کرده شده، پیدا و آشکار کرده، هویدا، آشکار، روشن بیان کرده شده، پیدا و آشکار کرده، هویدا، آشکار، روشن تصویر مبین فرهنگ لغت هوشیار