- ملوان
- ملاح
معنی ملوان - جستجوی لغت در جدول جو
- ملوان
- ملاح در کشتی های تجارتی، ملاح، ناوبر
- ملوان
- شب و روز، و بمعنای ناوبر در کشتیهای تجارتی هم گویند، در یانورد
- ملوان
- تثنیه ملا (ملأ)، شب و روز
- ملوان ((مَ لَ))
- ملاح، دریانورد، ناوبر در کشتی های تجاری (واژه فرهنگستان)
- ملوان
- Sailor
- ملوان
- (PT) marinheiro
- ملوان
- (DE) Matrose
- ملوان
- (PL) marynarz
- ملوان
- моряк
- ملوان
- (NL) matroos
- ملوان
- (ES) marinero
- ملوان
- (FR) marin
- ملوان
- (IT) marinaio
- ملوان
- नाविक
- ملوان
- (ID) pelaut
- ملوان
- (TR) denizci
- ملوان
- (SW) mvuvi
- ملوان
- ลูกเรือ
- ملوان
- নাবিক
- ملوان
- ملّاحٌ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلندی اطراف زمینی را گویند که در میان آن زراعت کرده باشند و مزارعان بربالای آن آمد و شد کنند تا زراعت پایمال نگردد و آب در زمین بایستد بلندی گردا گرد زمین کاشته پلون مرز، پشتواره کامل
اندوه زدای دارویی است که می پندارند اندوه آدمی ببرد، آبمهره آبی که بر مهره افسون ریخته به دلداده خورانند تا از شیفتگی برهد
