جدول جو
جدول جو

معنی ملحون - جستجوی لغت در جدول جو

ملحون
آهنگ دار، شعری که با الحان موسیقی خوانده شود
تصویری از ملحون
تصویر ملحون
فرهنگ فارسی عمید
ملحون
آهنگین آهنگدار مقون به لحن آهنگ دار. یا شعر ملحون. شعری که با الحان و مقامات موسیقی ساخته و خوانده شود مانند سرود و ترانه و قول و غزل (قدیم) (همائی. عثمان مختاری ص 574) : (غزلیات مختاری... از نوع اشعار غنائی ملحون است) (همائی. ایضا 569 ح)
فرهنگ لغت هوشیار
ملحون
((مَ))
آهنگ دار
تصویری از ملحون
تصویر ملحون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملحونه
تصویر ملحونه
ملحونه در فارسی مونث ملحون: آهنگین مونث ملحون، جمع ملحونات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشحون
تصویر مشحون
پر شده، مملو، انباشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
کذاب، دروغ گو، خوش صحبت، شیرین زبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیون
تصویر ملیون
گروهی که انتساب به ملت داشته باشند، ملی گرایان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
رانده و دور شده از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملحوظ
تصویر ملحوظ
ملاحظه شده، دیده شده، به دنبالۀ چشم نگریسته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشحون
تصویر مشحون
پرکرده شده، مملو و انباشته شده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ملی، کشوریکان پا ترمیان، جمع ملی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) یا حزب ملیون. حزب طرفدار ملیت هزارهزار دوکرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
دروغگوی، زبان بریده دروغگو، زبان بریده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحوظ
تصویر ملحوظ
بگوشه چشم نگریسته، دیده شده ملاحظه شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحوط
تصویر ملحوط
نگریسته از کنج چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحود
تصویر ملحود
سنگ نهاده گور سنگدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحان
تصویر ملحان
جمادی الثانی از ماه های تازی، کانون ثانی از ماه های رومی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
نفرین کرده، لعنت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشحون
تصویر مشحون
((مَ))
پر شده، انباشته شده، آکنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
((مَ))
لعنت شده، نفرین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
((مَ))
دروغگو، زبان بریده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملحوظ
تصویر ملحوظ
((مَ))
نگریسته شده، دیده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
Cursed, Cursedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
amaldiçoado, malditamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
проклятый , проклято
دیکشنری فارسی به روسی
проклятий , проклято
دیکشنری فارسی به اوکراینی
maledetto, maledettamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
शापित , शापित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
terkutuk, dengan kutukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
lanetli, lanetli bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی