- ملحوظ
- ملاحظه شده، دیده شده، به دنبالۀ چشم نگریسته شده
معنی ملحوظ - جستجوی لغت در جدول جو
- ملحوظ
- بگوشه چشم نگریسته، دیده شده ملاحظه شده
- ملحوظ ((مَ))
- نگریسته شده، دیده شده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی کلمه ای که تلفظ می شود، قابل تلفظ
آهنگ دار، شعری که با الحان موسیقی خوانده شود
آهنگین آهنگدار مقون به لحن آهنگ دار. یا شعر ملحون. شعری که با الحان و مقامات موسیقی ساخته و خوانده شود مانند سرود و ترانه و قول و غزل (قدیم) (همائی. عثمان مختاری ص 574) : (غزلیات مختاری... از نوع اشعار غنائی ملحون است) (همائی. ایضا 569 ح)
نگریسته از کنج چشم
سنگ نهاده گور سنگدار
تلفظ شده، بیان شده و گفته شده
نگر گاه
تاملات و تفکرات و اندیشه ها و ملاحظه ها
دیده شدن ملاحظه شدن
نگریستن نگریستن دیدن ملاحظه کردن: (و از آنجا که غریب دوستی اهل هنر و عیب پوشی ارباب فضل است آنرا بعین الرضا ملحوظ داشتند) (المعجم. چا. دانشگاه. 21)