جدول جو
جدول جو

معنی ملجون - جستجوی لغت در جدول جو

ملجون
(مَ)
برگ کوفتۀ به آرد و یا به هستۀ خرما و یا به جو آمیخته برای خوراک شتر. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مرجون
تصویر مرجون
(دخترانه)
گل میشه بهار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از معجون
تصویر معجون
مخلوطی از چند دارو که با هم آمیخته باشند، سرشته، آمیخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
رانده و دور شده از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
کذاب، دروغ گو، خوش صحبت، شیرین زبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسجون
تصویر مسجون
کسی که در زندان به سر می برد، زندانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملحون
تصویر ملحون
آهنگ دار، شعری که با الحان موسیقی خوانده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملیون
تصویر ملیون
گروهی که انتساب به ملت داشته باشند، ملی گرایان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرجون
تصویر مرجون
همیشه بهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسجون
تصویر مسجون
زندانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معجون
تصویر معجون
خمیر و سرشته، در آمیخته، عجین، مخلوطی از چند دارو
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ملی، کشوریکان پا ترمیان، جمع ملی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) یا حزب ملیون. حزب طرفدار ملیت هزارهزار دوکرور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
دروغگوی، زبان بریده دروغگو، زبان بریده
فرهنگ لغت هوشیار
آهنگین آهنگدار مقون به لحن آهنگ دار. یا شعر ملحون. شعری که با الحان و مقامات موسیقی ساخته و خوانده شود مانند سرود و ترانه و قول و غزل (قدیم) (همائی. عثمان مختاری ص 574) : (غزلیات مختاری... از نوع اشعار غنائی ملحون است) (همائی. ایضا 569 ح)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
نفرین کرده، لعنت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحون
تصویر ملحون
((مَ))
آهنگ دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملسون
تصویر ملسون
((مَ))
دروغگو، زبان بریده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسجون
تصویر مسجون
((مَ))
زندانی، دربند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معجون
تصویر معجون
((مَ))
سرشته شده، خمیر کرده شده، جمع معاجین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
((مَ))
لعنت شده، نفرین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معجون
تصویر معجون
Potion
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
Cursed, Cursedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятый , проклято
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
vervloekt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معجون
تصویر معجون
зілля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятий , проклято
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معجون
تصویر معجون
зелье
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معجون
تصویر معجون
Trank
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معجون
تصویر معجون
mikstura
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
przeklęty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
verflucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معجون
تصویر معجون
poção
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
amaldiçoado, malditamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معجون
تصویر معجون
drank
دیکشنری فارسی به هلندی