- ملتمع (مُ تَ مِ)
درخشیده و روشن. (آنندراج) (از منتهی الارب). درخشان و روشن و تابان و دارای لمعان. (ناظم الاطباء).
- ملتمع شدن، تغییر کردن رنگ و ناپدید شدن آن.
، درخشیدن. (ناظم الاطباء).
، رباینده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آنکه می گیرد و می رباید. و رجوع به التماع شود، آنکه خود را به کناری می کشد. (ناظم الاطباء)
- ملتمع شدن، تغییر کردن رنگ و ناپدید شدن آن.
، درخشیدن. (ناظم الاطباء).
، رباینده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آنکه می گیرد و می رباید. و رجوع به التماع شود، آنکه خود را به کناری می کشد. (ناظم الاطباء)
