- ملاحظه
- نگرش
معنی ملاحظه - جستجوی لغت در جدول جو
- ملاحظه
- نگاه کردن، توجه و خوش خویی با کسی، بررسی
- ملاحظه
- دیدن نگاه کردن، یکدیگر را بگوشه چشم نگریستن، مراقبت کردن، مراعات کردن، نظر نگرش، مراقبت، مراعات: (... به جهت ملاحظه ساعت بشهر نیامد و در جانب شمالی شهر نزول کرد) (عالم آرا. چا. امیرکبیر 201) جمع ملاحظات، دیدن، نگاه و نظر
- ملاحظه ((مُ حَ ظَ یا حِ ظِ))
- نگاه کردن، مراقبت کردن، مراعات کردن
- ملاحظه
- Consideration
- ملاحظه
- consideração
- ملاحظه
- rozważanie
- ملاحظه
- рассмотрение
- ملاحظه
- розгляд
- ملاحظه
- overweging
- ملاحظه
- Überlegung
- ملاحظه
- consideración
- ملاحظه
- considération
- ملاحظه
- considerazione
- ملاحظه
- विचार
- ملاحظه
- পর্যালোচনা
- ملاحظه
- pertimbangan
- ملاحظه
- שׁוּרוּ
- ملاحظه
- kuzingatia
- ملاحظه
- การพิจารณา
- ملاحظه
- اعتبارٌ
- ملاحظه
- ملاحظہ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Considerate
внимательный
rücksichtsvoll
уважний
troskliwy
atencioso
premuroso
considerado