جدول جو
جدول جو

معنی مقربات - جستجوی لغت در جدول جو

مقربات
(مُ قَرْ رِ)
اعمال و عبادات را گویند. (فرهنگ اصطلاحات عرفانی جعفر سجادی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ قَرْ رِ)
منفطات و داروهایی که جهت حصول طاول و نفاطه استعمال می نمایند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ قَرْ رَ)
جمع واژۀ مقرره. رجوع به مقرره شود، در اصطلاح اداری و حقوقی ایران در دو مورد بکار رود: الف - به معنی عام شامل قانون، تصویب نامه، آئین نامه، بخشنامه و هر چه که ضمانت اجرا داشته باشد ب - به معنی خاص در مقابل قانون (به معنی اخص) استعمال می شود. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی) ، (اصطلاح حقوق) تصمیمات و اقداماتی راجع به اعلان و اجرای قوانین که توسط وزرا (مقررات وزارتی) یا استانداران (مقررات ایالتی) یا شهرداری (مقررات شهرداری). یا برخی دیگر از مراجع صلاحیتدار اداری گرفته می شود و کتبی است نهایت اینکه اسلوب و فرم آن با فرم نامه های اداری فرق می کند. ممکن است به صورت مقررات کلی (نظامنامه) باشد و یا مخصوص به مورد خاص و شخص معین باشد، اولی را مقررات کلی و دومی را مقررات فردی (مانند ابلاع انتصاب شخصی به سمتی) نامند. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات شهرداری، مقرراتی که شهرداری در زمینۀ اعلان و اجرای قانون وضع می کند. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات فردی، مقررات ناظربه اعلان و اجرای قوانین که از مرجع صالح صادر شود وناظر بخصوص مورد معین باشد مانند ابلاع انتصاب شخص معین به سمت معین. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات کلی، مقرراتی که در زمینۀ اعلان و اجرای قوانین از مراجع صلاحیتدار صادر می شود و اختصاص بخصوص مورد معین ندارد، در مقابل مقررات فردی بکار رفته است. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی).
- مقررات وزارتی، مقرراتی که وزیری در مقام اعلان یا اجرای قانون وضع می کند. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
شترانی که در شدت سرما آنها را نزدیک در خانه ها آورند تا از گرمی دود گرم گردند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مکرب شود
لغت نامه دهخدا
(مُ جَرْ رَ)
چیزهای آزموده و تجربه شده. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ مجربه. رجوع به مجربه و مجرب شود، (اصطلاح منطق) آن مقدمات بوند که نه به تنهایی خرد بشاید دانستن و نه به تنهایی حس، ولیکن به هر دو شاید دانستن، چنانکه چون حس از چیزی هر باری فعلی بیند یا او را حالی بیند و همه بارها چنان بیند داند خرد که نه از سبب اتفاق است و الا همیشه نبودی و بیشتر این حال نبودی. (دانشنامۀ علائی، یاد داشت به خط مرحوم دهخدا). آن است که عقل بواسطۀ مشاهده های مکرر درباره آن حکمی قاطع صادر کند مانند اینکه گوییم ’نوشیدن سقمونیاصفرا را نرم و روان می سازد’ و این حکم حاصل نشده است مگر از راه مشاهدات بسیار. (از تعریفات جرجانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تقربات
تصویر تقربات
جمع تقرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجربات
تصویر مجربات
جمع مجربه (مجرب)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معربه، تازی گشتگان تازی گشته ها تازیدگان جمع معربه (معرب)، جمع معربه (معرب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاربات
تصویر مقاربات
جمع مقاربه (مقاربت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
قانون، آئین نامه، بخشنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
((مُ قَ رَّ))
امور و قواعدی که باید مراعات شوند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
آیین نامه، آیین نامه ها
فرهنگ واژه فارسی سره
آیین نامه ها، دستورالعمل ها، ضوابط، قوانین
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
أنظمةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
Regulation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
réglementation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
регулювання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
תַקָנוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
regulamentação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
Regulierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
regulacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
ضابطہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
กฎระเบียบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
udhibiti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
規制
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
regulering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
规定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
규정
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
düzenleme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
peraturan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
নিয়মাবলী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
नियम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
регулирование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
regulación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقررات
تصویر مقررات
regolamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی