معنی مفایشه - جستجوی لغت در جدول جو

مفایشه(طَ طَ لَ)

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطایبه — تصویر مطایبه

شوخی و مزاح کردن، خوش طبعی کردن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مخادشه — تصویر مخادشه

یکدیگر را خراشیدن

فرهنگ فارسی عمید

چیزی را در معرض فروش گذاردن چنان که هر کسی به قیمت گران تر بخرد به او فروخته شود

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مبایعه — تصویر مبایعه

مبایعت، با هم خرید و فروش کردن، بیعت کردن

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از مضایقه — تصویر مضایقه

بر کسی تنگ گرفتن و سخت گیری کردن

فرهنگ فارسی عمید

(خَ یِ شَ / شِ)

علتی است که از تخمه بود. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) :
ریشش زبس فراخ ز گردن برون دمید
گویی خلایشه است بگردن برآمده.
(حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی)

لغت نامه دهخدا

(مُ حَ / حِ شَ/ شِ)

مأخوذ از تازی، به یکدیگر فحش دادن و رد و بدل کردن فحش. (ناظم الاطباء). بدزبانی با یکدیگر. مباذاءه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)

لغت نامه دهخدا

(طَ)

با کسی زندگانی کردن. (المصادر زوزنی). زندگانی کردن با هم. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)

لغت نامه دهخدا

(مُ یَ لَ)

بازیی است مر فتیان عرب را. فئال. (منتهی الارب) (آنندراج). بازیی مر کودکان تازی را که فئال نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به مفائله شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از محاینه — تصویر محاینه

معامله کردن با کسی به هنگامها

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مزایده — تصویر مزایده

افزودگی از طرفین، حراج

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مفاحشه — تصویر مفاحشه

با یکدیگر فحش دادن و رد و بدل کردن فحش

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مضایقه — تصویر مضایقه

دریغ و سخت گیری

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مطایبه — تصویر مطایبه

خوش منشی، شوخی و مزاح

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مطایره — تصویر مطایره

پرانیدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مشایعه — تصویر مشایعه

با کسی دوستی کردن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مسایره — تصویر مسایره

مسایره و مسایرت در فارسی برابر رفتن با کسی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مسایفه — تصویر مسایفه

شمشیر زدن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مداینه — تصویر مداینه

خرید و فروش به وام وامکاری، وام دادن، وام خواستن

فرهنگ لغت هوشیار

مخادشه و مخادشت در فارسی خراش، به ناخن خراشیدن خراشیدن یکدیگر را بناخنها، خراش

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از معایشه — تصویر معایشه

همزیستی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متایزه — تصویر متایزه

با هم غلبه نمودن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از متایسه — تصویر متایسه

ممارست کردن، مدافعت نمودن

فرهنگ لغت هوشیار

مبایعه و مبایعت در فارسی: خرید و فروش، سر سپردن هم پیمان شدن خرید و فروش کردن، بیعت کردن، خرید و فروش، بیعت

فرهنگ لغت هوشیار

مباینه و مباینت در فارسی: اویناختاری ناسازی از هم جدا شدن از یکدیگر جدا شدن با هم مخالف بودن جمع مباینات

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جفاپیشه — تصویر جفاپیشه

ستمکار ظالم، معشوق نامهربان محبوب ستمگر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از مباینه — تصویر مباینه

((مُ یِ نَ یا نِ))

جدا شدن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مبایعه — تصویر مبایعه

((مُ یِ عِ))

خرید و فروش کردن، بیعت کردن، خرید و فروش، بیعت

فرهنگ فارسی معین

((مُ یِ دِ))

در معرض فروش گذاشتن چیزی به نحوی که هر خریداری که قیمت بیشتر پیشنهاد کرد، به وی فروخته شود، حراج، مقابل مناقصه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مطایبه — تصویر مطایبه

((مُ یِ بِ))

شوخی و مزاح کردن، خوش طبعی کردن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مضایقه — تصویر مضایقه

((مُ یَ قَ یا یِ قِ))

بر کسی تنگ گرفتن، سخت گیری کردن

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مزایده — تصویر مزایده

هم افزایی

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از مضایقه — تصویر مضایقه

خودداری

فرهنگ واژه فارسی سره

فاحشه، زن بدکاره، روسپی

فرهنگ گویش مازندرانی