از ’غ ور’، غار. مغاره. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). کهف. سوراخ در کوه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، غالباً جایی را گویند که آهوان در آن جای گیرند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خواب جای آهو. (ناظم الاطباء)
از ’غ ور’، غار. مَغارَه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). کهف. سوراخ در کوه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، غالباً جایی را گویند که آهوان در آن جای گیرند. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خواب جای آهو. (ناظم الاطباء)
جمع واژۀ مغرب. جای فروشدن آفتاب. (آنندراج). جمع واژۀ مغرب. (ناظم الاطباء). مغربها. مقابل مشارق: ممدوح ائمه و سلاطین مشهور مشارق و مغارب. انوری. و رجوع به مغرب شود
جَمعِ واژۀ مغرب. جای فروشدن آفتاب. (آنندراج). جَمعِ واژۀ مغرب. (ناظم الاطباء). مغربها. مقابل مشارق: ممدوح ائمه و سلاطین مشهور مشارق و مغارب. انوری. و رجوع به مغرب شود
جمع واژۀ مغرس و مغرس. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از محیط المحیط) : در مزارع طالب دخلی که نیست در مغارس طالب نخلی که نیست. مولوی. و رجوع به مغرس شود
جَمعِ واژۀ مَغرَس و مَغرِس. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (از محیط المحیط) : در مزارع طالب دخلی که نیست در مغارس طالب نخلی که نیست. مولوی. و رجوع به مغرس شود
غاری که در کوه باشد. (غیاث). غار. (ناظم الاطباء). مغاره. کهف. غار. مغار. ج، مغاور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در مغارۀ دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. (گلستان). در بعضی مواضع بی دینان به مغاره ها که در میان کوهها و دره های بلند بود به نردبان بالا رفته بودند. (ظفرنامۀ یزدی). و رجوع به مادۀ بعد شود، گودال ژرف و سرداب و مغاک و خندق. (ناظم الاطباء) ، به معنی جای غارت کردن، چرا که اسم ظرف از غارت هم درست می توان شد. (غیاث)
غاری که در کوه باشد. (غیاث). غار. (ناظم الاطباء). مغاره. کهف. غار. مغار. ج، مغاور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در مغارۀ دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. (گلستان). در بعضی مواضع بی دینان به مغاره ها که در میان کوهها و دره های بلند بود به نردبان بالا رفته بودند. (ظفرنامۀ یزدی). و رجوع به مادۀ بعد شود، گودال ژرف و سرداب و مغاک و خندق. (ناظم الاطباء) ، به معنی جای غارت کردن، چرا که اسم ظرف از غارت هم درست می توان شد. (غیاث)
آوند تهی، چاه پر آب خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود سنگ گاز ران حجر لوقواغرافس
آوند تهی، چاه پر آب خاکستر و بقایای حاصل از سوختن اشنان قصارین که حاوی مقداری کربنات پتاسیم است و به همین جهت در صابون سازی به کار می رود سنگ گاز ران حجر لوقواغرافس