جدول جو
جدول جو

معنی معن - جستجوی لغت در جدول جو

معن
سهل و آسان در حاجت
تصویری از معن
تصویر معن
فرهنگ فارسی عمید
معن(مَ)
ابن حاتم. سومین از بنی حمدان در صنعا از 504 تا حدود 10 هجری قمری (از طبقات سلاطین اسلام ص 84)
شاعری از عرب. دیوان او را ابوسعید سکری و اصمعی و ابوعمرو شیبانی گرد کرده اند. (ابن الندیم)
ابن عدی الاوسی انصاری، از صحابه و برادر عاصم است. در حرب یمامه به خلافت ابوبکر شهید شد. و رجوع به تاریخ گزیده ص 234 و 239 و تاریخ الخلفا ص 51 و عقدالفرید ج 5 ص 12 شود
لغت نامه دهخدا
معن(مُ عُ)
جمع واژۀ معین. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به معین شود
لغت نامه دهخدا
معن(مِ عَن ن)
آنکه در کار بیفایده و نامقصود درآید و در هر چیز پیش گردد و دخل نماید. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). آنکه کار بیفایده کند و در پی باطل رود و آنکه در هر چیزی که پیش آید دخالت کند. (از ناظم الاطباء) ، آنکه شر و فساد پیش آرد مردم را. (ناظم الاطباء) ، خطیب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
معن
از واژگان دو پهلو اندک، بسیار، کوتاه، دراز، آسان، دور رفتن، بالیده شدن توانگر دراز طویل، کوتاه، اندک قلیل، بسیار، آسان سهل، توانگر ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
معن((مَ))
دراز، طویل، کوتاه، اندک، قلیل، بسیار، آسان، سهل، توانگر، ثروتمند
تصویری از معن
تصویر معن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معنی گزار
تصویر معنی گزار
شرح دهنده، تفسیر کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معنوی
تصویر معنوی
مقابل صوری، مربوط به باطن، درونی، مقابل مادی، غیر مادی، کنایه از آنکه به معنویت می پردازد، عارف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معنبر
تصویر معنبر
چیزی که به عنبر و بوی خوش آغشته شده، عنبرین، عبیرآلوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معنا
تصویر معنا
معنی، مقصود، مفهوم و مضمون کلام، مطلب، موضوع، باطن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معنون
تصویر معنون
دارای دیباچه و مقدمه، شخص دارای عنوان و مقام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معنی
تصویر معنی
مقصود، مفهوم و مضمون کلام، مطلب، موضوع، باطن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
خویشتن رابه انقیاد خوار و ذلیل نمودن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از معنبر گردیدن
تصویر معنبر گردیدن
معنبر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنبری
تصویر معنبری
در تازی نیامده مندینی شاهبویی آغشتگی به عنبر عنبرین بودن: (بیضه مهر احمدی جبهتش از گشادگی روضه قدس عیسوی نکهتش از معنبری) (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
این از آن حدیثی که در سند آن گفته شود فلان عن فلان (فلان از فلان)
فرهنگ لغت هوشیار
معنویت در فارسی: پارسی تازی گشته مینوی بودن وخشاکی مینوییک وخشاک مونث معنوی، جمع معنویات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنبر گرداندن
تصویر معنبر گرداندن
مندین کردن به مند آغشتن به عنبر آغشتن، خوشبو کردن: (و خاک آن دیار را به نسیم اخلاق فایحه معنبر گردانیده) (التوسل الی الترسیل. 163)
فرهنگ لغت هوشیار
سر نامه دار، پیشگفتدار، نشاندار نامدار عنوان کرده شده ابتدا شده، کتاب یا رساله دارای مقدمه، شخصی دارای حیثیت و نام نشان: (مرد معنوی است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنون شدن
تصویر معنون شدن
ابتدا شدن عنوان شدن، دارای حیثیت و نام و نشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
معنون شدن} یمین الدوله محمود بن سبکتگین پادشاهی بود که جراید جهانداری به مکارم و مفاخراو معنون گشت) (لباب الالباب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنوی
تصویر معنوی
حقیقی و راست و اصلی و ذاتی و مطلق و باطنی و روحانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنویات
تصویر معنویات
جمع معنویه، پارسی تازی گشته مینو گان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنویت
تصویر معنویت
معنوی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
در این سروده مولانا: تو هستی آشنای جان من نیست دعوی گفت معنی لان من مانک لان آوند چم ظرف معنی حاوی معنی: (گر تو هستی آشنای جان من نیست دعوی گفت معنی لان من) (مثنوی. نیک. 448: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنی
تصویر معنی
قصد کرده شده، مقصود از سخن، مراد، منظور، تفسیر، تاویل، مفاد
فرهنگ لغت هوشیار
مانک آفرین آرش آفرین آنکه معانی عالی ایجاد کند (شاعر نویسنده) : طبع معنی آفرینت در فشانی میکند آفرین وحشی بطبع در فشانت آفرین،) (وحشی. چا. امیرکبیر. 251)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنی پذیر
تصویر معنی پذیر
دریابنده حقیقت، معنی دار
فرهنگ لغت هوشیار
چمیک چمدار مانکدار آرشدار دارای معنی دارنده مفهوم (چون سخن معنی دار مردم گوید) (جامع الحکمتین. 120)، حاکی از مفهومی خاص (استهزاء و توهین فهم مطلب و غیره) : (لبخند معنی دار) (با حرکت معنی داری سر بزیر افکند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنی گزار
تصویر معنی گزار
زند گر چمگزار تاویل کننده شرح دهنده: (نفس وصی نیز بی مثل تنزیل رسول معنی گزار نیست) (جامع الحکمتین. 202)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنیین
تصویر معنیین
تثنیه معنی از ریشه پارسی دو مانکی دو آرشی تثنیه معنی دو معنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنبر کردن
تصویر معنبر کردن
به عنبر آغشتن، خوشبو کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معنوی
تصویر معنوی
مینوی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معنویت
تصویر معنویت
مینویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معنی
تصویر معنی
چم، آرش
فرهنگ واژه فارسی سره