جدول جو
جدول جو

معنی معموری - جستجوی لغت در جدول جو

معموری
(مَ)
آبادانی. (ناظم الاطباء). معمور بودن. مجازاً تندرستی. سلامت:
صحت این حس ز معموری تن
صحت آن حس ز تخریب بدن.
مولوی.
دور از خوشی و معموری دور شد. (جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 1 ص 140). و رجوع به معمور شود
لغت نامه دهخدا
معموری
(مَ)
تیره ای از طایفۀ جانکی سردسیر هفت لنگ. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
معموری
(مَ)
دهی از دهستان دربقاضی است که در بخش حومه شهرستان نیشابور واقع است و 499 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معمولی
تصویر معمولی
عادی، متوسط، متداول، رایج
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
دهی از دهستان فشافویه است که در بخش ری شهرستان تهران واقع است و 313 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
شونیک رواگ منسوب به معمول رایج متداول عادی: کاغذ معمولی حروف معمولی حروف معمولی: (بسوارها دستور داد که دو آخور باندازه دو برابر آخورهای معمولی براین بسترها بیفزایند) (ایران باستان 1818: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معموره
تصویر معموره
معموره در فارسی مونث معمور: آباده مونث معمور: (در مقصوره معموره انبوهی دیدم پرسیدم که این اجتماع از بهر چیست) (مقامات حمیدی. چا. شمیم، جای آبادان ناحیه آباد: گرچه صد معموره خوش یافتم هم مخالف هم مشوش یافتم (منطق الطیر. چا. دکتر مشکور. . 64)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخموری
تصویر مخموری
می زدگی پژمانی ناوش مستی، خماری خمارآلودگی می زدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معماری
تصویر معماری
رازیگری مهرازی ساختمان غلگیری عمل و شغل معمار، عمارت آبادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
منسوب به معمول، رایج، متداول، عادی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معماری
تصویر معماری
آبادگری، رازی گری، مهرازی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
بهنجار، روامند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
Awkward, Typical, Usual, Wonted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معماری
تصویر معماری
Architectural
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معماری
تصویر معماری
architectural
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
gênant, typique, habituel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از معماری
تصویر معماری
architektonisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معماری
تصویر معماری
वास्तुशास्त्र से संबंधित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
अजीब , सामान्य , सामान्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از معماری
تصویر معماری
architettonico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
imbarazzante, tipico, abituale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از معماری
تصویر معماری
arquitectónico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
incómodo, típico, usual, acostumbrado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
niezręczny, typowy, zwykły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
ongemakkelijk, typisch, gebruikelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معماری
تصویر معماری
architecturaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از معماری
تصویر معماری
архітектурний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
незручний , типовий , звичайний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معماری
تصویر معماری
архитектурный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
неловкий , типичный , обычный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معماری
تصویر معماری
architektoniczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
peinlich, typisch, gewöhnlich, gewohnt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از معماری
تصویر معماری
arquitetônico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معمولی
تصویر معمولی
estranho, típico, usual, habitual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معماری
تصویر معماری
স্থাপত্য
دیکشنری فارسی به بنگالی