- معضاد(مِ)
بازوبند، کاردی است که قصاب بدان استخوان برد، آنچه بر بازو بندند از دوال و مانند آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سیف که خوار داشته باشد به درخت بریدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). شمشیری که به بریدن درخت مستعمل شده باشد. (از اقرب الموارد) ، پشتیبان. پشتیوان. ج، معاضید. (از مهذب الاسماء)
