- معصوم (دخترانه و پسرانه)
- بی گناه و پاک
معنی معصوم - جستجوی لغت در جدول جو
- معصوم
- بیگناه
- معصوم
- بازداشته شده از گناه، کسی که در عمر خود گناه نکرده باشد
- معصوم
- کسی که در مدت عمر خود گناه نکرده باشد
- معصوم ((مَ))
- بی گناه، نگاه داشته شده از گناه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در تازی نیامده بیگناهی بی آلایشی معصوم بودن
معصومه در فارسی مونث معصوم: نامویه، نامی تازی برای زنان مونث معصوم، نامی است از نامهای زنان
زن معصوم، بازداشته شده از گناه، آنکه در عمر خود گناه نکرده باشد
دانسته، آشکار
نیست شده، نیست و نابود، گم شده
مقابل مجهول، دانسته، دریافت شده، آشکار
دانسته شده، هویدا، واضح
سخت گرسنه، شمشیر تاز (تاز لطیف)، نیک اندام: مرد، سر بند بسته عصابه بسته. سربند بسته، عصب آنست که لام مفاعلتن را ساکن گردانند و مفاعیلن بجای آن بنهند و مفاعیلن چون از مفاعلتن منشعب باشد آنرا معصوب خوانند
نیست و نابود و چیزی که موجود نباشد
نیست شده، نیست و نابود
conhecido
bekannt
известный
відомий
bekend
conocido
conosciuto
ज्ञात
dikenal
bilinen
知られている
inayojulikana