نخله معرار،نخلۀ گرگین و خرمای ریز تباه بار آرنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). درخت خرمایی که به چیزی مانند جرب مبتلا شده باشد. (از اقرب الموارد)
نخله معرار،نخلۀ گرگین و خرمای ریز تباه بار آرنده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). درخت خرمایی که به چیزی مانند جرب مبتلا شده باشد. (از اقرب الموارد)
آنچه برهنه باشد زنان را از دست و پا و روی و رخسار، و گویند امراءه حسنهالمعراه. ج، معاری. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، برهنگی و گویند رجل حسن المعری و المعراه. ج، معاری. (از اقرب الموارد)
آنچه برهنه باشد زنان را از دست و پا و روی و رخسار، و گویند امراءه حسنهالمعراه. ج، معاری. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، برهنگی و گویند رجل حسن المعری و المعراه. ج، معاری. (از اقرب الموارد)
تیر بی پر که هر دو طرف باریک و میان سطبر باشد و در پهن رسد نه طرف تیزی آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تیر بی پر که آن را به فارسی تیر گز گویند و آن تیری باشد که هر دو سر آن باریک و میانش سطبر، چون رها شود محرف شده از مجمع مرغان چند را شکار می کند. (غیاث). تیر بی پر که به پهنا حرکت می کند. تیرگز. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، مضمون کلام. (منتهی الارب) (آنندراج). مضمون کلام و سیاق کلام. (ناظم الاطباء). فحوای کلام. (از اقرب الموارد)
تیر بی پر که هر دو طرف باریک و میان سطبر باشد و در پهن رسد نه طرف تیزی آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تیر بی پر که آن را به فارسی تیر گز گویند و آن تیری باشد که هر دو سر آن باریک و میانش سطبر، چون رها شود محرف شده از مجمع مرغان چند را شکار می کند. (غیاث). تیر بی پر که به پهنا حرکت می کند. تیرگز. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، مضمون کلام. (منتهی الارب) (آنندراج). مضمون کلام و سیاق کلام. (ناظم الاطباء). فحوای کلام. (از اقرب الموارد)
زنی که جهجهان می رود، آنکه احساس شکستگی می کند در طرف بدن از بسیاری اسب تاختن و جز آن، آنکه درد پای دارد از بسیاری راه رفتن، آنکه پی پای وی پیچیده باشد. (ناظم الاطباء)
زنی که جهجهان می رود، آنکه احساس شکستگی می کند در طرف بدن از بسیاری اسب تاختن و جز آن، آنکه درد پای دارد از بسیاری راه رفتن، آنکه پی پای وی پیچیده باشد. (ناظم الاطباء)
سورۀ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است، پس از فرقان وپیش از نمل. در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکتاب المبین. (یادداشت مؤلف)
سورۀ بیست و ششم از قرآن کریم و آن 227 آیت است، پس از فرقان وپیش از نمل. در مکه نازل شده و با این آیه شروع میشود: طسم تلک آیات الکتاب المبین. (یادداشت مؤلف)
برهنه کردن و بازکردن جامه از کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برهنه کردن و عریه دادن. (تاج المصادر بیهقی). لباس از کسی بیرون کردن. بدین معنی ناقص یایی است و متعدی بنفس و هم به ’من’ متعدی شود. یقال: اعراه الثوب و اعراه منه. (از اقرب الموارد). و به ’من’ نیز متعدی شود. یقال: اعراه الثوب و منه. (از منتهی الارب).
برهنه کردن و بازکردن جامه از کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برهنه کردن و عریه دادن. (تاج المصادر بیهقی). لباس از کسی بیرون کردن. بدین معنی ناقص یایی است و متعدی بنفس و هم به ’من’ متعدی شود. یقال: اعراه الثوب و اعراه منه. (از اقرب الموارد). و به ’من’ نیز متعدی شود. یقال: اَعراه الثوب َ و منه. (از منتهی الارب).
شهری است به یمن و در آنجای است کان عقیق، مقرئی منسوب به وی و منه المقرئیون من المحدثین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نام شهری در یمن که کان عقیق در آنجا می باشد. (ناظم الاطباء)
شهری است به یمن و در آنجای است کان عقیق، مقرئی منسوب به وی و منه المقرئیون من المحدثین. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). نام شهری در یمن که کان عقیق در آنجا می باشد. (ناظم الاطباء)
جمع شاعر، چامه سرایان، نام یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) مونث اشعر و درختان انبوه، سگ مگس، رمکانگاه (رمکان موی زهار)، رمکان، جمع شاعر گویندگان چامه سرایان
جمع شاعر، چامه سرایان، نام یکی از سیمناد های نپی (سوره های قرآن) مونث اشعر و درختان انبوه، سگ مگس، رمکانگاه (رمکان موی زهار)، رمکان، جمع شاعر گویندگان چامه سرایان